امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Stan

    stæn stæn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      stanned

    • شکل سوم:

      stanned

    • سوم‌شخص مفرد:

      stans

    • وجه وصفی حال:

      stanning

    • شکل جمع:

      stans

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable informal
    طرفدار پروپاقرص، طرفدار دوآتشه، طرفدار افراطی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - As a stan, she collects every album and poster of her favorite artist.
    - او به‌عنوان یک طرفدار پروپاقرص، تمام آلبوم‌ها و پوسترهای هنرمند مورد علاقه‌ی خود را جمع‌آوری می‌کند.
    - Being a stan means celebrating every achievement of the artist you admire.
    - طرفدار دوآتشه بودن یعنی تجلیل از هر دستاورد هنرمندی که تحسینش می‌کنید.
    verb - intransitive verb - transitive informal
    طرفدار پروپاقرص بودن، طرفدار دوآتشه بودن
    - It's common to stan a celebrity for their talent and charisma.
    - طبیعی است که طرفدار پروپاقرص شخص معروفی به‌دلیل استعداد و جذابیت‌شان باشید.
    - Fans across the globe stan the rapper for his powerful lyrics and inspiring message.
    - طرفداران در سرتاسر جهان، طرفدار دوآتشه‌ی خواننده‌ی رپ به‌دلیل اشعار حرفه‌ای و پیام الهام‌بخش او هستند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت stan

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stan

    لغات نزدیک stan

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return