با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stanchion

ˈstæntʃn ˈstæntʃən / / ˈstɑːn-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    stanchions

معنی

پایه، تیر، میل، شمع، حائل، نگه‌دار، سایبان یا چادر جلو مغازه، مهار یا محدودکردن، تیردار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stanchion

  1. noun A relatively long, stout bar
    Synonyms: beam, brace, stay, bolster, prop, support, framework, pole, post, upright

ارجاع به لغت stanchion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stanchion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stanchion

لغات نزدیک stanchion

پیشنهاد بهبود معانی