امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stylish

ˈstaɪlɪʃ ˈstaɪlɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more stylish
  • صفت عالی:

    most stylish

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
شیک، باسلیقه، زیبا، باب روز، مطابق مد روز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The new restaurant has a stylish and elegant interior design.
- رستوران جدید طراحی داخلی شیک و زیبایی دارد.
- The actress walked the red carpet in a stunning and stylish dress.
- بازیگر زن با لباس جذاب و شیکی روی فرش قرمز راه رفت.
- a stylish overcoat
- پالتوی شیک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stylish

  1. adjective fashionable
    Synonyms:
    a la mode beautiful chic chichi classy dap dapper dashing dressed to kill dressed to the teeth dressy fly groovy high-class in in fashion in the mainstream in vogue jazzy latest mod modernistic new nifty now ostentatious polished pretentious rakish ritzy sassy sharp showy sleek slick smart snappy snazzy swank swell tony trendy upscale up-to-date uptown urbane voguish
    Antonyms:
    old-fashioned unfashionable unstylish

لغات هم‌خانواده stylish

  • verb - intransitive
    style

ارجاع به لغت stylish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stylish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stylish

لغات نزدیک stylish

پیشنهاد بهبود معانی