امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stylist

ˈstaɪlɪst ˈstaɪlɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سبک‌دار، سبکی، از نظر سبک ادبی، قاضی سلیقه، خوش‌سلیقه، متخصص مد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stylist

  1. noun One who writes with style
    Synonyms:
    romanticist impressionist classicist informalist actionist neoconstructivist neodadaist neoexpressionist neotraditionalist nonobjectivist objectivist representationist spatialist synthesist tachist neoplasticist
  1. noun A designer
    Synonyms:
    couturier couturière fashion-designer hairstylist hairdresser decorator couturière styler
  1. adjective
    Synonyms:
    fauvist divisionist expressionist neoimpressionist preimpressionist surrealist

لغات هم‌خانواده stylist

  • verb - intransitive
    style

ارجاع به لغت stylist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stylist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stylist

لغات نزدیک stylist

پیشنهاد بهبود معانی