با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Surname

ˈsɜrːneɪm ˈsɜːneɪm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    surnames

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
نام خانوادگی، کنیه، لقب، عنوان
- Her surname was Smith.
- نام خانوادگی او اسمیت بود.
- My surname is Irani.
- نام خانوادگی من ایرانی است.
verb - transitive
لقب دادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد surname

  1. noun family name
    Synonyms: cognomen, last name, matronymic, metronymic, patronymic

ارجاع به لغت surname

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «surname» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/surname

لغات نزدیک surname

پیشنهاد بهبود معانی