امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Terrific

    təˈrɪfɪk təˈrɪfɪk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more terrific

    • صفت عالی:

      most terrific

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B1
    مجلل، پرشکوه، فوق‌العاده، ارجمند، محشر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Mehri is doing a terrific job at the hospital.
    - کار مهری در بیمارستان معرکه است.
    - The view was terrific.
    - آن منظره عالی بود.
    adjective
    ترسناک، هولناک، مهیب، عظیم
    - the terrific destruction caused by war
    - ویرانی وحشت‌انگیزی که جنگ باعث آن شده است
    - a terrific storm
    - توفان شدید
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد terrific

    1. adjective intense
      Synonyms:
      agitating appalling awesome awful deafening disquieting dreadful enormous excessive extreme fearful fierce formidable frightful gigantic great harsh horrible horrific huge immense large monstrous severe shocking terrible terrorizing thunderous tremendous upsetting
      Antonyms:
      calm moderate
    1. adjective wonderful
      Synonyms:
      ace amazing breathtaking divine excellent fabulous fantastic fine glorious great groovy hot keen magnificent marvelous outstanding sensational smashing stupendous super superb swell very good
      Antonyms:
      bad inferior low nasty poor

    ارجاع به لغت terrific

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «terrific» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/terrific

    لغات نزدیک terrific

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return