امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Terrify

ˈterɪfaɪ ˈterɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    terrified
  • شکل سوم:

    terrified
  • سوم‌شخص مفرد:

    terrifies
  • وجه وصفی حال:

    terrifying

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
وحشت‌زده کردن، ترساندن، مرعوب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The thought of nuclear war terrifies the people.
- اندیشه‌ی جنگ اتمی مردم را مرعوب می‌کند.
- The horror movie terrified me so much that I couldn't sleep for days.
- فیلم ترسناک آنقدر مرا ترساند که چند روز نتوانستم بخوابم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد terrify

  1. verb scare
    Synonyms:
    alarm appall awe chill dismay freeze fright frighten horrify intimidate paralyze petrify scare stiff scare the pants off of scare to death shock spook startle strike fear into stun stupefy terrorize
    Antonyms:
    calm delight please

ارجاع به لغت terrify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «terrify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/terrify

لغات نزدیک terrify

پیشنهاد بهبود معانی