امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Terrified

    American: ˈterɪfaɪd British: ˈterɪfaɪd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      terrifies

    • وجه وصفی حال:

      terrifying

    • صفت تفضیلی:

      more terrified

    • صفت عالی:

      most terrified

    معنی

    adjective B1
    ترسیده، وحشت‌زده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد terrified

    1. verb Fill with terror; frighten greatly
      Synonyms:
      terrorized startled frightened scared horrified upset threatened stunned alarmed petrified panicked menaced intimidated shocked haunted daunted appalled affrighted
      Antonyms:
      pleased delighted calmed
    1. adjective Thrown into a state of intense fear or desperation
      Synonyms:
      frightened afraid aghast panicky alarmed awed panicked panic-stricken frozen scared panic-struck

    ارجاع به لغت terrified

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «terrified» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/terrified

    لغات نزدیک terrified

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return