با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Time-lapse

ˈtaɪmˈlæps ˈtaɪmlæps
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
هنر زمان‌گریز، گاه‌گذر، تایم‌لپس (مربوط به شیوه‌ای که در آن فرکانس ضبط فریم‌ها در یک سکانس، کمتر از فرکانس مشاهده‌ی آن‌ها در همان سکانس است)
- The time-lapse video showed the fast-paced construction of the skyscraper.
- ویدئوی زمان‌گریز ساخت آسمان‌خراش را با دور تند نشان داد.
- The time-lapse photography captured the beautiful transformation of the flowers.
- عکاسی تایم‌لپس دگرگونی زیبای گل‌ها را به تصویر کشید.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت time-lapse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «time-lapse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/time-lapse

لغات نزدیک time-lapse

پیشنهاد بهبود معانی