با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Wool

    wʊl wʊl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      wools

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable B1
    پشم، مو
    - wool trade
    - تجارت پشم
    - sheep wool
    - پشم گوسفند
    - made of virgin wool
    - ساخته شده از پشم بکر
    - steel wool
    - پشم فلزی (سیم ظرف‌شویی)
    noun uncountable
    کاموا
    - a skein of knitting wool
    - یک کلاف کاموای بافتنی
    - The sweater was made of a fine wool.
    - ژاکت از کاموای ظریف درست شده بود.
    noun countable
    پوشاک محصولی از پشم، جامه‌ی پشمی، پارچه‌ی پشمی
    - a wool blanket
    - یک پتوی پشمی
    - The wool fabric was used to make a beautiful quilt.
    - از پارچه‌ی پشمی برای درست کردن لحافی زیبا استفاده می‌شد.
    noun uncountable
    گیاه‌شناسی کرک (ساختاری روی برگ‌های گیاهان شبیه به موهای کوچک)
    لیست واژگان گیاه شناسی به انگلیسی
    - The wool on the leaves of the plant protected it from the cold.
    - کرک روی برگ‌های گیاه آن‌ را از سرما محافظت می‌کرد.
    - The wool on the plant's leaves kept it warm in the winter.
    - کرک روی برگ‌های گیاه آن را در زمستان گرم نگه می‌داشت.
    noun uncountable
    پشم سنگ، پشم سرباره
    - The insulation in the attic was made from wool fibers.
    - عایق اتاق زیر شیروانی از الیاف پشم سنگ شده ساخته شده است.
    - The wool was dyed a vibrant shade of blue.
    - پشم سرباره با سایه‌روشن آبی رنگ شده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد wool

    1. noun Fleecy fiber, especially of sheep
      Synonyms: fleece, yarn, lamb's wool, angora wool, Berlin wool, German wool, shetland wool, Australian wool, botany wool, llama, alpaca, vicuña, glass-wool, mineral wool, vicuna
    2. noun Cloth made from wool
      Synonyms: woolen, worsted, flannel, tweed, frieze, mohair, cashmere, gabardine, fleece, suiting, associatedwords: laniferous, serge, covering, depilate, broadcloth, depilation, depilatory, duffel, woollen, fabric, fiber, felt, blanketing, yarn, fur, carpeting, hair, lanifical, botany, lanigerous, lanolin, material, merino, mortling, pelotage

    Collocations

    • in the wool

      (استرالیا - گوسفند) آماده‌ی پشم‌چینی

    Idioms

    لغات هم‌خانواده wool

    ارجاع به لغت wool

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wool» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wool

    لغات نزدیک wool

    پیشنهاد بهبود معانی