جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با پر کردن فرم نظرسنجی، برندهی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف"
آ
آ ت پ
آئدس
آئورت
آئین پرزبیتاری
آئین سیک
آئینه
آئینی
آب
آب آسیاب
آب آشوب
آب آماس شدن
آب آوا سنج
آب آورد
آب آوردگان
آب آورده
آب از دست دادن
آب از دهان کسی جاری شدن
آب از لب و لوچه جاری کردن
آب اسکی کردن
آب افتادن
آب افشان
آب افکن
آب افکند
آباکسیژنه
آبانبار
آب انبار معدن
آبانباشت
آب انداختن
آب انداختن در
آب ایستان
آب ایستی
آب باران
آب باران در دست انداز جاده
آب باز
آببازی
آب باله در ناوچه های تندرو
آب بر
آب برداشتن
آب بستن به
آب بلغور
آببند
آببندی
آب بندی شده
آب بندی کردن
آب به آب شدن
آببها
آب بیرون ریختن
آب بینی
آب بینی بالا کشیدن
آب بینی بالاکشی
آب بینی کسی راه افتادن
آب پا
آبپاش
آبپاشی
آبپخشان
آب پخشان در رودخانه
آب پر نمک
آب پراندن با آب دزدک
آب پرانی کردن
آب پرده
آب پرش
آب پز
آب پز شدن
آب پز شده
آب پز کردن
آب پز و سفت
آب پس دادن
آب پس دهنده
آب پس زن
آب پشت سد
آب پنیر
آب پویاشناسی
آب تاخت
آب تخته
آب تخته سواری
آب تره
آب توده
آب توی چیزی ریختن
آب جوش
آب چروک
آب چگالسنج
آب چلان
آب خروشان
آبخشککن
آب خوراک را از گوشه های دهان بیرون دادن
آب خوردن
آب خیز
آب دادن
آب دارو
آب در چیزی کردن
آبدرمانی
آبدست
آب دهان
آب دهان انداختن
آب دهان ترشح کردن
آب دهان جاری کردن
آب دهان را از گوشه های دهان بیرون دادن
آب دهان روان کردن
آب دهان قورت دادن
آب دیده کردن فلز
آب را در خود راه ندادن
آب راکد
آب رساندن
آب رسانی کردن
آب رفتگی
آب رفتن
آب رفتن پارچه
آب رفتن تدریجی
آب رفتنی
آبرفته
آب رو
آب ریختن به
آب ریسمان
آب زدا
آبزدایی
آب زدایی شدن
آب زدایی کردن
آب زدن
آب زدودگی
آب زهر
آبزیپو
آب زیر کاه
آبزیرکاه
آب ساب کردن
آب سبز
آب سبزی
آب سبزی را گرفتن
آب ستون
آب سرد کن
آب سردکن فواره دار
آب سری
آب سفید
آب سنگین
آب سوار
آب سیاه
آبسیب
آب شدگی
آب شدن
آب شدن یخ و آب
آب شده در اثر گرما
آب شستشو
آب شسته
آبشناسی
آب شور
آب شویی شدن
آب شویی کردن
آبشیب
آب شیر لوله
آب شیرین
آب شیرین زی
آبصابون
آب صابونی
آب صدا سنج
آبطلا
آب طلا دادن
آب طلا زدن
آب ظرفشویی
آب عقب زده شده در اثر جزرومد
آب فام
آب فرسایش
آب فرود
آب فشانی
آب فشانی کردن
آب فلز دادن
آب قاتی چیزی کردن
آب کردن
آب کردن یخ چیزی
آب کردن یخ و برف
آبکره
آبکشت
آب کشیدن
آب کشیدن با کانال دریچه دار
آبکشیده
آب کفالود در رود
آب کم ژرفا و زلال
آبکوهه
آب گازدار
آب گذار
آب گذر
آبگرفتگی
آب گرفتن
آب گرفته
آب گرم
آب گوشت
آب لبریز کردن
آب لرز
آب لرز ایجاد کردن
آب لرز داشتن
آب لرزگاه در نهر
آبلرزه
آب لغز
آب لغز شده
آبلمبو
آب لوله کشی
آبلیمو
آب ماست
آب مانند
آبمروارید
آبمعدنی
آب معدنی گازدار
آب منقلب
آبمیوه
آبنارنج
آب ناودان
آب نرو
آب نشین
آبنقره
آب نقره دادن
آبنمک
آب نهشت
آب نهشتی
آب نیرو
آب نیرو شناسانه
آب نیرو شناسی
آب و تاب
آب و تاب دادن
آب و تاب داستان
آب و رنگ
آب و نمک و سرکه
آب و هوا
آب و هوای گرم
آب وار کردن
آب واری
آب ور
آبورزی
آب وری با اسکوبا
آبهراسی
آب یخ
آبا و اجداد
آبا و اجدادی
آباد
آباد شدن
آباد کردن
آباد کردن زمین
آباد نشده
آبادان
آبادانی
آبادسازی
آباده
آبادی
آبادی میان کویر
آباره
آباژور
آبالون
آباله
آبان
آبانه
آبانه ای
آبانه شناسی
آبتاختی
آبتخته سواری کردن
آبتره
آبتل
آبتل دریا و دریاچه
آبتل شنی در بستر رود
آبتنی
آبتنی کردن
آبتنی کننده
آبجو
آبجو انگلیسی
آبجو خوری دردار
آبجو سازی
آبجو سیاه
آبجو فروشی غیرانحصاری
آبجو مانند
آبجوساز
آبجوسیاه
آبجولاگر
آبجویی
آبچال
آبچرخ
آبچکان
آبچلیک
آبچلیک ذرت
آبچین
آبخاکی
آبخست
آبخست دریا
آبخست زی
آبخست سان
آبخست سان ایبریا
آبخست سان کامچاتکا شبه جزیره کامچاتکا
آبخست سانی
آبخست گروه
آبخستک
آبخستکچه
آبخستگان
آبخستی
آبخور
آبخور کشتی
آبخورگاه
آبخورند
آبخوری
آبخیز
آبداده
آبدار
آبدارباشی
آبدارخانه
آبدارنده
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
35
36
›