جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ز" (صفحه 6)
زود تسلیم
زود تغییر
زود خراب شو
زود خم
زود خم شو
زود دل آشوب
زود رد شدن
زود رفتن وآمدن
زود رنج
زود رنجی
زود شکن
زود شکنی
زود شکوف
زود غضب
زود فریب
زود فهم
زود فهمی
زود گذشتن
زود گرد
زود گریه
زود گسترده شدن
زود مچل
زود میر
زود هراش
زود هضم کردن
زود یاب
زودآموز
زودآموزی
زودآیند
زودانداز
زودانگیخت
زودبند
زودبیزار
زودبیزاری
زودپز
زودتر
زودتر از
زودتر اقدام کردن
زودجوش
زودخشم
زودخشمی
زودخیز
زوددرد
زوددریاب
زودرس
زودشرم
زودکار
زودگذر
زودگذرانه
زودگذری
زودگند
زودگیر
زودهنگام
زودی
زودین
زور
زور آخر را زدن
زور آوردن به
زور بازو
زور دادن
زور دادن به طرف خود
زور رسانی
زور زدن
زور زورکی
زور گویی کردن
زور و تهدید
زور و رزی
زورآخر
زورآزما
زورآزمایی
زورآزمایی سرنوشت ساز
زورآزمایی کردن
زورآور
زورآوردن
زورآوری
زورپنجه
زورخانه
زوردار
زورزنی
زورستانی
زورستانی کردن
زورق
زورق باریک و سبک
زورق چی
زورق حائل دار
زورق دوچرخه ای
زورق ماهیگیری
زورق یکپارچه
زورقچه
زورقی
زورکی
زورگو
زورگویانه
زورگویی
زورگویی کردن
زورگیری کردن
زورمند
زورمند کردن
زورمندانه
زورمندی
زوری
زوزه
زوزه کشیدن
زوزه کشیدن جانور
زوزه کننده
زوفا
زوک زوک
زوک زوک کردن
زوک زوک کردن زخم
زوکینی
زولبیا
زوم
زوم کردن دوربین عکاسی و فیلم برداری
زون
زونا
زویبک
زه
زه انداختن
زه تراو
زه دار کردن
زه راه
زه راهی
زه زدن
زه سان نما
زه قلاب
زه کردن
زه گفت
زه گفتن
زه و زاد
زهاب
زهاب سازی
زهابراه
زهابی
زهار
زهاره
زهاری
زهاندن
زهبند
زهتاب
زهد
زهد دروغین
زهد فروش
زهد فروشانه
زهد فروشی
زهدان
زهدان برداری
زهدان راه
زهدانپوش
زهدانی
زهدگرایی
زهر
زهر خونی
زهر دادن
زهر دار
زهر ریختن در چیزی
زهر زدایی کردن در مورد مسمومیت
زهر شناختی
زهر شوکران
زهر کردن
زهرآگین
زهرآگین کردن
زهرآگینی
زهرآلود
زهرآمیز
زهراب
زهراب ریزی
زهرابه
زهراگین کردن
زهرباد
زهرخند
زهرخند زدن
زهرخوردن
زهردادن به
زهردار
زهردار کردن
زهردگی سربی
زهردهنده
زهرزدایی
زهرزدگی خوراکی
زهرش خون
زهرشناس
زهرشناسی
زهرکش
زهرگین
زهرگینانه
زهرگینی
زهرمار کردن
زهرناک
زهروی
زهره
زهره تراک
زهره تراک شدن
زهره تراک کردن
زهره دان
زهری
زهرین
زهرین کردن
زهسان
زهسانی
زهش
زهک
زهکش
زهکشی
زهکشی فاضلاب
زهکشی کردن
زهگیر
زهم
زهم دار
زهوار
زهوار در رفتگی
زهوار در رفته
زهوار دررفتگی
زهوارش دررفت
زهه
زهی
زهیدن
زی
زی -
زی فن شناسی
زی نهرنگی
زیا
زیا -
زیا رست
زیاد
زیاد آمده
زیاد بود
زیاد پای کسی حساب کردن
زیاد داشتن
زیاد دراز
زیاد ستانی کردن
زیاد شدن
زیاد شدن جنگ و آتش سوزی
زیاد شدن مقدار
زیاد شدن نیر
زیاد شده
زیاد کردن
زیاد کردن با زحمت
زیاد نمایی کردن
زیاد نوشیدن
زیادپرس
زیادت
زیادتر
زیادتر کردن
زیادترین
زیادتی
زیادتی ناگهانی
زیادگی
زیاده
زیاده از حد احساساتی
زیاده ازحد
زیاده بر
زیاده بر دوش کسی بار گذاشتن
زیاده پر احساسات
زیاده پر زینت
زیاده حساس
زیاده خواه
زیاده خوری
زیاده رو
زیاده روی
زیاده روی در اجرای نقش
زیاده روی در خوردن و نوشیدن
زیاده روی در میخواری
زیاده روی کردن
زیاده روی کردن در خوراک
زیاده روی کردن در خوردن مشروب الکلی
زیاده ستانی
زیاده ستایی
زیاده ستودن
زیاده سخن
زیاده طلب
زیاده فعال
زیاده گساری کردن
زیاده مزین و آراسته
زیاده نما
زیاده نوشی
زیاده نوشیدن
زیادی
زیادی بنزین وارد موتور کردن
زیادی پختن
زیادی پول دادن
زیادی تخمین زدن
زیادی تعریف کردن
زیادی در معرض تبلیغ قرار دادن
زیادی در معرض دسترسی قرار دادن
زیادی در معرض دید قرار دادن
زیادی قیمت گذاشتن روی کالا
زیادی کار کردن
زیادی گرفتن از مشتری
زیادی لباس پوشیدن
زیادی مالیات بستن
زیارت
زیارت کردن
زیارتگاه
زیاک
زیاگان
زیان
زیان آور
زیان بخش
زیان بخش برای سلامتی
زیان بخشی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return