جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 4)
نافرخ
نافرزانه
نافرمان
نافرمانی
نافرمانی شهروندان
نافرمانی کردن
نافرهیخته
نافسان
نافشرده
نافع
نافعال کردن
نافگاه
نافلز
نافله
نافه
نافهمی
نافی
ناقابل
ناقابلی
ناقادر
ناقادر به پرواز به خاطر مه گرفتگی
ناقادر به تصمیم گیری
ناقادر به تعقل
ناقادر به تکلم
ناقادر به خواندن و نوشتن به قدر کافی
ناقادر به رفتن با کشتی به خاطر مه گرفتگی
ناقادر کردن
ناقاطع
ناقص
ناقص الخلقه
ناقص العضو کردن
ناقص العقل
ناقص شدن
ناقص کردن
ناقص کننده
ناقص و پراکنده
ناقض
ناقل
ناقلا
ناقلاگری
ناقلایی
ناقله
ناقوس
ناقوس آبی
ناقوس دعای تجلی حضرت عیسی
ناقوس زن
ناقوس ساعت برج
ناقوس ساعت کلیسا
ناقوس مانند
ناقوس مرگ
ناقوس نواز
ناقوس نوازی
ناک
ناکار کردن
ناکارا
ناکارائی
ناکارایی
ناکاربری
ناکارشناس
ناکازاکی
ناکاستنی
ناکافی
ناکافی از نظر مقدار و چگونگی
ناکام
ناکام شدن
ناکام شدن در امتحان
ناکام کردن
ناکام گذاشتن
ناکام گر
ناکامل
ناکامی
ناکامی کامل
ناکامیاب
ناکامیابی
ناکجاآباد
ناکران بندگر
ناکرانمند
ناکردنی
ناکس
ناکسانه
ناکسی
ناکشسان
ناکنا
ناکنایی
ناکنجکاو
ناکنجکاوانه
ناکنش دار
ناکنش ور کردن
ناکنشور
ناکنشور بودن
ناکنشور سازی
ناکنشور شدن
ناکنشور کردن
ناکنشوری
ناگاه
ناگذرا
ناگذرا سازی
ناگذرا کردن
ناگذراساز
ناگرا
ناگرا کردن
ناگرای
ناگرایی
ناگزیر
ناگزیر به زندگی کردن در گتو
ناگزیر به زندگی کردن در محله اقلیت ها
ناگزیر کردن
ناگزیرانه
ناگزیرساز
ناگزیری
ناگسترده
ناگسترده شدن
ناگسترده کردن
ناگسترش
ناگسستنی
ناگشودنی
ناگفتنی
ناگفته
ناگنجایی
ناگوار
ناگوارا
ناگوارایی
ناگواردنی
ناگواری
ناگوالی
ناگوریده شدن
ناگوریده کردن
ناگوهرین
ناگویا
ناگویایی متن
ناگه
ناگه آمد
ناگه آیند
ناگه آیندی
ناگه تک
ناگه تک کردن
ناگهان
ناگهان آغازیدن
ناگهان آمدن
ناگهان انداختن
ناگهان به یک سوکج شدن
ناگهان بیان کردن
ناگهان پریدن
ناگهان تغییر کردن
ناگهان جست زدن اسب
ناگهان حمله کردن با شمشیر به
ناگهان درآوردن
ناگهان رفتن
ناگهان سرازیر شدن
ناگهان کشیدن
ناگهان و با زور گرفتن
ناگهان و باور نکردنی
ناگهان و تند پیشرفت کردن
ناگهان و سریع
ناگهان و منقطع در حرکت
ناگهان هویدا شدن
ناگهانه
ناگهانی
ناگهانی بودن
ناگهگانی
ناگهگیری
ناگیرا
نال
نالازم
نالان
نالایق
نالش
نالشگری
نالوطی
ناله
ناله کردن
ناله کردن مانند کودکان بیمار
ناله و زاری
ناله و زاری کردن
نالیدن
نالیدن از
نالیدن از درد
نالیدن از شدت خشم
نالیدن از شدت درد
نالیدن از غم
نالیدن مانند کودکان بیمار
نالیزنده
نام
نام آوا
نام آور
نام آوری
نام استهزا آمیز
نام استهزا آمیز دادن به
نام اصلی
نام اول
نام بازرگانی
نام بازرگانی داروی دردکش
نام بردن
نام بری در مراسم بزرگداشت
نام بری کردن
نام بی مسما
نام پدری
نام پهنه
نام تجارتی
نام تجارتی مواد بسیار سخت
نام تجارتی نوعی قلم خودکار
نام تو
نام چیزی را عوضی گفتن
نام خانوادگی
نام خانوادگی پدری در مورد زنان
نام خودمانی دادن به
نام دادن به
نام دروغین
نام دست
نام دوستانه
نام دوم
نام ده
نام دهنده
نام رسمی و به ثبت رسیده شرکت
نام شب
نام علمی حیوان
نام علمی گیاه
نام عوضی
نام فامیل
نام قلم در مورد نویسنده
نام کالای معروف
نام کسی را در فهرست گذاشتن
نام کسی را عوضی گفتن
نام کشتی مهاجران پیوریتان
نام گذاردن
نام مستعار
نام مسیحی
نام مسیحی دادن
نام نما
نام نویسی
نام نویسی در دانشگاه
نام نویسی شده
نام نویسی کردن
نام نویسی کردن برای خدمت نظام
نام نویسی کردن در دانشگاه
نام نویسی کردن در مدرسه عالی
نام نهادن
نام نیک
نام و نشان
نام و نشانی نوشتن روی بسته
نام و نشانی نوشتن روی پاکت
نام یکی از دیوانه خانه های قدیم لندن
نامآل اندیش
نامآل اندیشی
نامادری
نامادی
نامان
ناماندگار
نامانوس
نامانه
نامبارک
نامبارکی
نامبتنی بر استدلال محکم
نامبتنی بر مدارک محکم
نامبر کردن
نامبردگان
نامبرده
نامبرده در زیر
نامبرده نشده
نامبری
نامبهم
نامتجانس
نامتراکم
نامتصل
نامتصل کردن
نامتظاهر
نامتعادل
نامتعادل کردن
نامتعارف
نامتعلق
نامتفکر
نامتقارن
نامتکاثف
نامتمایل
نامتمایل به ابراز عقیده
نامتمایل به قبول تعهد
نامتمایل کردن
نامتمدن
نامتناسب
نامتناهی
نامتناهی بودن
نامتوازن
نامتوازن کردن
نامتواضع
نامتوافق
نامجاز
نامجزا
نامجلل
نامجو
نامجهز
نامحبوب
نامحتمل
نامحتملانه
نامحدود
نامحرم
نامحسوس
نامحلول
نامخلوط
نامدار
نامداری
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return