جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ه" (صفحه 3)
هستش
هستش زایی
هستش شناسی
هستش یافتن
هستشی
هستک
هستمند
هستمند سازی
هستمند گرایی
هستمندی
هستن
هستو
هستومند
هستومندی
هستوی میوه
هستویه
هسته
هسته آتش
هسته ای
هسته حزب
هسته دار
هسته دار شدگی
هسته ساختن
هسته ساز
هسته سازی
هسته سان شدن
هسته سان کردن
هسته سیب
هسته کش
هسته کوچک
هسته گردوی سفید
هسته گلابی
هسته مانند
هسته مرکزی
هسته میوه
هسته های اتمی را در معرض جریان ذرات اتمی قرار دادن
هسته ی چیزی را در آوردن
هسته یاخته
هستی
هستی بخش
هستی دادن
هستی داشتن
هستی زایی
هستی شناسی
هستی گرای
هستی گرایانه
هستی گرایی
هستی مند
هستی یافتن
هستی یافتن به طور ناگهان
هستیانه
هسر
هسک
هسیرش
هش
هش کشیدن
هش هش
هش هش کردن هنگام خوردن
هش هش کردن هنگام نوشیدن
هشبرده
هشت
هشت پا
هشت سطحی
هشت سطر
هشت صد
هشت ضلعی
هشت عددی
هشت گوش
هشت گوشه
هشت و نه
هشت وجهی
هشتاد
هشتاد تا نود ساله
هشتادم
هشتادمی
هشتش گرو نه است
هشتصدم
هشتصدمی
هشتگان
هشتم
هشتمین
هشتن
هشته
هشتی
هشدار
هشدار به خریدار در مورد عدم مسئولیت فروشنده
هشدار دادن
هشدار دادن با چسباندن اعلان
هشدار دهنده
هشدار نهان
هشدارگر
هشدر کردن
هشلهف
هشنگ
هشوار
هشیار
هشیار شدن
هشیار کردن
هشیار کننده
هشیارانه
هشیارانه در برابر مستانه
هشیاری
هشیوار
هشیواری
هضم
هضم شدن
هضم شده
هضم کردن
هضم ناپذیری
هفت
هفت برابر
هفت بند
هفت پهلو
هفت تایی
هفت تن
هفت تیر
هفت تیر آب پران در اسباب بازی
هفت تیر آبی اسباب بازی
هفت تیر ارزان
هفت تیر کش
هفت تیر مگنوم
هفت جوش
هفت خط
هفت روز
هفت روز یکبار
هفت سطحی
هفت ضلعی
هفت قلم
هفت گناه کبیره
هفت گوش
هفت نفری
هفت وجهی
هفتاد
هفتاد سالگی
هفتاد ساله
هفتادم
هفتادمی
هفتادمین
هفتخوان
هفتصد
هفتصدم
هفتصدمی
هفتگانه
هفتگی
هفتم
هفتمی
هفتمین
هفتمین چهارشنبه قبل از عید پاک
هفتمین نت گام دیاتونیک
هفته
هفته ای دوبار
هفته بازار
هفته کوک
هفته مقدس
هفته نامه
هفته نامه علمی و پژوهشی
هفته وار
هفته واری
هفده
هفدهم
هفدهمی
هفدهمین
هفهفو
هق هق
هق هق گریه کردن
هکات
هکتار
هکتو گرم
هکتور
هکذا
هکف
هکل
هکهک
هکهک کردن
هگل
هل
هل دادن
هل دادن با شانه
هل دادن با فشار
هل دهنده
هل من مبارز گفتن
هل من مبارز گویی
هل من مبارزگو
هلا
هلاک
هلاک شدن
هلاک کردن
هلاکت
هلاکو
هلال
هلال ابرو
هلال احمر
هلال سان
هلال شکل
هلال گلی
هلال ماه
هلال ماه نو
هلال وار
هلالی
هلالی شکل
هلالین
هلاهل
هلپند
هلسینکی
هلف هلف خوردن
هلفدان
هلفدونی
هللویا!
هلن
هلند
هلندی
هلندی تبار
هلو
هلو!
هلوزک
هلومانند
هلوی پوست کنده
هلویی
هله
هله هوله
هلهال
هلهله
هلهله کردن
هلهله و آفرین
هلهله و کف زدن
هلهله و کف زنی
هلی کوپتر
هلی کوپتر مسلح
هلیده
هلیکوپتر
هلیکوپتر آتشبار
هلیله
هلیله کابلی
هلیم
هلیوم
هم
هم -
هم ... هم
هم آراست
هم آراستن
هم آرمان
هم آسا
هم آسایی
هم آغوش
هم آمدن
هم آموز
هم آموزگان
هم آمیخت
هم آمیختگی
هم آمیختن
هم آمیز کردن
هم آمیز کردن برای رفع تبعیض
هم آمیزش
هم آمیزه
هم آمیزی
هم آمیزی کردن
هم آوا
هم آوا واژه
هم آوائی
هم آواز
هم آوایی
هم آورد
هم آهنگ
هم آهنگ کردن
هم آهنگی
هم اتاقی
هم احساسی
هم ارتفاع
هم ارج
هم ارجی
هم ارز
هم ارز بودن
هم ارز سازی
هم ارز کردن
هم ارزی
هم اسم
هم افت
هم افتی
هم افزایی کردن
هم اکنون
هم اندازه
هم اندازه شده با
هم اندیشی
هم اهمیت
هم ایستایی
هم بازیگر
هم بازیگری کردن
هم باف شدن
هم باف کردن
هم بال
هم بر بودن
هم برابر
هم برخورد
هم بردی
هم بست شدن دو چیز به هم
هم بست کردن دو چیز به هم
هم بستر
هم بوبین
هم پا
هم پالکی شدن با
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
جعبه خزانه
جفت و جور کردن واقعیت
جلسه ارتباط با مردگان
جلسه محاوره
جلسه گفت و شنود
جلوس کردن
جلوه خود نمایانه
جمنده
جنباندن ناگهانی
جنبش مدرسی
جنبه سود جویی دادن به
جنتیانا
جنجال آمیزی
جنوبگانی
جنگار
جنگپرواز
جهانگیرانه
جهشمند
جهش دادن
جهندگی داشتن
جواب دادنی
جواب قبول
جواهر کم بها
جودوسری
جور شده با خیاطی
جوراجور کردن
جوزغه
جوهر پس دادن
جوهرعصیرمعده
جوهرکرم
جکش خور
جگردیس
جیک جیک مانند