جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ک" (صفحه 5)
کاواکچه
کاواکچه ای
کاواکچه سنگ های آتشفشانی
کاواکه
کاواکی
کاواکی دندان
کاوبوی
کاور
کاوری
کاوستن
کاوش
کاوش باستان شناسی
کاوش کردن
کاوش کردن با پشتکار
کاوش کردن با کشیدن تور در ته دریا
کاوش کردن با کشیدن قلاب در ته دریا
کاوش کردن زخم و حفره با میله
کاوشی
کاوگاه
کاوگاه دیوار
کاوگر
کاوگر گرامافون
کاونتری
کاونده
کاووس
کاوی
کاویان
کاویدن
کاویدن با پنجه
کاویدن با ناخن
کاه
کاه انبار
کاه انباشت
کاه بردار
کاه راکودکردن
کاه رنگ
کاهبن
کاهبن دار
کاهدان
کاهدانی
کاهربا
کاهسهره
کاهش
کاهش ارزش موجودی ها در اثر استهلاک
کاهش بها
کاهش پذیر
کاهش پذیر در مورد پارچه
کاهش تدریجی
کاهش حرکت دودی در روده ها
کاهش دادن
کاهش دادن ارزش و قیمت و مقدار
کاهش سرمایه گذاری
کاهش فعالیت
کاهش قیمت ها
کاهش کارکنان
کاهش مقدار
کاهش مقدار پول در گردش
کاهش ناچیز
کاهش نیرو
کاهش وخامت
کاهش یاب
کاهش یافتن
کاهش یافتن به تدریج
کاهش یافتن به سرعت
کاهش یافتن به طورتدریجی
کاهشگر
کاهشی
کاهگل
کاهگل کردن
کاهل
کاهلی
کاهلی کردن
کاهن
کاهنده
کاهنده شادی و غیره
کاهنده شوق و غیره
کاهنده کار
کاهو
کاهوی بیب
کاهوی پیچ
کاهوی وحشی
کاهوی یخکوهی
کاهی
کاهیدن
کاهیدن از اندازه و رتبه
کای در الفبای یونانی
کایاک
کایت
کایروپراکتیک
کایزر
کایوت
کبائر
کباب
کباب اسلامبولی
کباب پز
کباب خوران
کباب شدگی
کباب شدن
کباب شده
کباب شده روی سیخ
کباب فروشی
کباب کردن
کباب کردن با کباب پز
کباب کردن روی آتش زغال
کبابه
کبابی
کباده
کبار
کبالا
کبالت
کبد
کبد مانند
کبدجگرسیاه
کبدی
کبر
کبرا
کبرسن
کبره
کبره بستن
کبره بستن زخم
کبره بسته
کبره دار
کبره زده
کبره مانند
کبره مانندی
کبری
کبریائ
کبریت
کبریت بغلی
کبریت بی خطر
کبریت زدن
کبریت مقوایی
کبریتی کردن پارچه
کبست
کبش
کبک
کبکبه
کبکبه و دبدبه
کبکنجیر
کبوتر
کبوتر پیام رسان
کبوتر جلد
کبوتر طوقی
کبوتر قاصد
کبوتر کاکل سر
کبوتر لانه
کبوتر نامه رسان
کبوترخان
کبوترخانه
کبود
کبود در اثر ضربه
کبود شدگی پوست
کبود شدن
کبود کردن
کبودشدگی
کبودک
کبوده
کبودی
کبودی زدن
کبیر
کبیره
کبیسه
کپ
کپر
کپرنیک
کپسول
کپسول آتش نشانی
کپسول گاز
کپسول مانند
کپک
کپک برگ
کپک دار شدن
کپک دار کردن
کپک زدگی
کپک زدن
کپک زده
کپک گرفته
کپگی
کپل
کپل جانور
کپل و ران
کپل ها
کپلی
کپور آب شیرین
کپه
کپه ای از تخم پرنده
کپه ای از تخم ماکیان
کپه شدن
کپه علف
کپه کاه
کپه کردن
کپه محصول درو شده
کپه هیزم
کپی
کپی رایت
کپی سازی
کپی کردن
کپی کننده
کپیدن
کپیه
کپیه کردن
کت
کت اسب سواری
کت اسکن
کت بادشکن
کت بادشکن موتورسواران
کت بلیزر
کت بند
کت بند کردن
کت تنگ
کت دامن باز
کت دنباله دار
کت رسمی
کت رسمی مردانه به رنگ سفید
کت رسمی مردانه به رنگ سیاه
کت سوارکاری
کت شلواری
کت فراک
کت کسی رابستن
کت کوتاه جلو باز
کت نظامی
کت نظامی از چرم گاومیش
کت و دامن
کت و شلوار
کت و شلوار زنانه
کت و کلفت
کت و کلفت بودن
کت و گنده
کتاب
کتاب آسمانی
کتاب آشپزی
کتاب آموزش املا
کتاب آموزش دینی
کتاب آموزشی
کتاب ابتدایی
کتاب اصول هر دانش
کتاب اصول هر علم
کتاب الفبا
کتاب امثال سلیمان نبی
کتاب باز ویراسته
کتاب برای نوجوانان
کتاب پایه
کتاب پر اعتبار
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلا
کتاب پرسش و پاسخ در باره اصول مذهب مسیحی
کتاب پیدایش
کتاب تمرین و آزمون
کتاب جامعه
کتاب جغرافی
کتاب جمع کن
کتاب حاوی فهرست دام های تخمی و مشخصات آنها
کتاب حاوی قوانین و مقررات
کتاب حاوی نام و عکس فارغ التحصیلان
کتاب حبقوق
کتاب خردسالان
کتاب خروج
کتاب خطی
کتاب خوان
کتاب دارو شناسی
کتاب داستان
کتاب درسی
کتاب دستور زبان
کتاب دستورات
کتاب دشوار
کتاب دعا
کتاب دعای مراسم عشای ربانی
کتاب دوزی
کتاب را سانسور اخلاقی کردن
کتاب راهنما
کتاب راهنمای تلفن
کتاب راهنمای جهانگردان
کتاب راهنمای دارویی
کتاب رمز
کتاب زایه
کتاب زکریای نبی
کتاب زیست نامه مقدسان
کتاب سرود
کتاب سرودهای مذهبی
کتاب سفر تثنیه
کتاب سموئل
کتاب شناختی
کتاب شناس
کتاب شناسی
کتاب ضبط شده روی نوار صوتی برای نابینایان و کهنسالان
کتاب عالمانه
کتاب عبارات پر کاربرد زبان آموزی
کتاب عکس
کتاب علوم طبیعی قرون وسطایی
کتاب عهد عتیق
کتاب فروش
کتاب فروشی
کتاب قرائت
کتاب قطع رحلی
کتاب قطور
کتاب کاربردنما
کتاب کاریکاتور
کتاب گویا
کتاب گیاهی
کتاب لغت
کتاب مبانی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
17
18
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
جعبه خزانه
جفت و جور کردن واقعیت
جلسه ارتباط با مردگان
جلسه محاوره
جلسه گفت و شنود
جلوس کردن
جلوه خود نمایانه
جمنده
جنباندن ناگهانی
جنبش مدرسی
جنبه سود جویی دادن به
جنتیانا
جنجال آمیزی
جنوبگانی
جنگار
جنگپرواز
جهانگیرانه
جهشمند
جهش دادن
جهندگی داشتن
جواب دادنی
جواب قبول
جواهر کم بها
جودوسری
جور شده با خیاطی
جوراجور کردن
جوزغه
جوهر پس دادن
جوهرعصیرمعده
جوهرکرم
جکش خور
جگردیس
جیک جیک مانند