جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ک" (صفحه 8)
کروی
کرویات
کرویت
کرویز
کرویز گر
کرویزی
کره
کره آب شده
کره آب کرده یا آب گوشت را روی گوشت در حال بریان شدن ریختن
کره ارض
کره اسب
کره اسب نیمه رام
کره اسب و الاغ
کره اسب وحشی
کره الاغ
کره ای
کره بادام زمینی
کره تقلیدی
کره جغرافیایی
کره جنوبی
کره چشم
کره خر
کره دریایی
کره دیس
کره زدن به
کره زمین
کره سازی
کره سان
کره سیب
کره شمالی
کره قاطر
کره کاکائو
کره کوچک
کره گرفتن
کره گیر
کره گیری
کره مادیان
کره مالیدن روی نان
کره مانند
کره مایع
کره نباتی
کره وار
کره واره
کره هوا
کرها
کری
کری خواندن
کریاس
کریپتون
کریچ
کریچه
کریدور
کریز
کریس
کریسالیس
کریستال
کریستف کلمب
کریسمس
کریشک
کریشنا
کریشنک
کریکت بازی کردن
کریم
کریم النفس
کرینتی
کریه
کریه الصوت
کریه المنظر
کز
کز دادن
کز کردن
کز کردن از ترس
کز کردن از سرما
کزاز
کزل
کزوغ
کژ
کژ آغند
کژ آگاه سازی
کژ آیین
کژ آیینانه
کژ آیینی
کژ برداشت
کژ برداشت کردن
کژ پنداشتی
کژ حساب
کژ حسابی
کژ خلق
کژ خلقی
کژ داوری کردن
کژ راه شدن
کژ راه کردن
کژ رفتاری
کژ رفتن
کژ روی موقت
کژ ریختی
کژ سو شدن
کژ سو کردن
کژ شدن
کژ کردن
کژ نمود کردن
کژاندامی
کژانگاری
کژاوه
کژباور
کژباورانه
کژباوری
کژپشتار
کژپشتار سنگی
کژپندار
کژپندارانه
کژپنداری
کژپنداشت
کژخوی
کژدست
کژدم
کژدمک
کژدمه
کژدیسه
کژدیسی
کژراه
کژراه شدن
کژراه کردن
کژراه گرای
کژراه گرایی
کژراهانه
کژراهه
کژراهی
کژراهی جنسی
کژرفتار
کژروی
کژکیش
کژکیشی
کژگرای کردن
کژگرایی
کژمژ
کژنگاه
کژنمایی عقربه
کژوژ
کژی
کژین
کژینگی
کژینه
کس
کس خل
کس شعر
کساد
کساد شدن
کساد شدن فعالیت به طور ناگهانی
کساد شدن قیمت به طور ناگهانی
کساد کردن بازار
کسادکردن
کسادی
کسادی بازار
کسادی بازار سهام
کسالت
کسالت آور
کسالت الکلی
کسالت داشتن
کسالت و لختی در اثر پر خوری
کسب
کسب کردن
کسب کردن اطلاع
کسب کردن به طور قطعی
کسب کردن جمعا مقدار ...
کسب کردن در اثر کوشش
کسب کردن و توسعه دادن
کسب کردن واکنش
کسب کننده
کسب نشده
کسب و کار
کسبه
کسپرج
کست
کسترل
کسر
کسر اعشاری
کسر اعشاری متناوب
کسر تمبر داشتن
کسر حقیقی
کسر داشتن
کسر سازی
کسر سره
کسر شان
کسر شان دانستن
کسر کردن
کسر کردن از
کسر کردن از حقوق
کسر کردن مالیات از حقوق
کسر کردنی
کسر کردنی از مالیات
کسر متعارفی
کسر موازنه بودجه
کسر میزان
کسر ناسره
کسر نما
کسر واقعی
کسر وزن
کسرآمدن
کسربها
کسرتمبر
کسرش می شودکه
کسرشان
کسرشدن
کسرصندوق
کسرعمل
کسرقیمت
کسرگزاردن
کسره
کسره اضافه
کسری
کسری بودجه
کسکانت
کسل
کسل کردن
کسل کننده
کسمه
کسمه مردانه
کسوت
کسوت روحانی
کسور
کسورریال
کسوف
کسوف کردن
کسی
کسی اینجا نیست
کسی جز
کسی را تیغ زدن
کسی را دنبال نخود سیاه فرستادن
کسی راشاه کردن
کسی که
کسی که رژیم گرفته
کسی گذاشتن
کسینوس
کش
کش آمدگی
کش آمدن
کش آور
کش آوردن
کش آوردنی
کش پذیر
کش پذیری
کش جوراب
کش دادن
کش دادن صدا
کش دادن کار در اتحادیه های کارگری
کش دادنی
کش دامن
کش ران
کش رفتن
کش رفتن پول
کش شیروانی
کش مانند
کش و واکش
کش واکش
کش واکشی
کشا
کشادار
کشاروزی و صنایع و خدمات وابسته
کشاسان
کشاف
کشاکش
کشال
کشال بند
کشاله
کشاله ای
کشاله ران
کشاله رفتن
کشاله روی
کشان
کشان کشان
کشان کشان بردن
کشان کشان بردن چیز سنگین
کشان کشان بری
کشان کشان رفتن
کشاندن
کشاندن با تکان
کشاندن با زور
کشاندن با فشار
کشاندن به سوی خود
کشانده کردن
کشانش
کشانه
کشانیدن
کشاورز
کشاورز اجاره کار
کشاورز بی زمین
کشاورز مالک زمین خود
کشاورز مستاجر
کشاورزی
کشاورزی دیم
کشاورزی کردن
کشایند
کشایند کردن
کشایندی
کشباف
کشبافی
کشبافی کردن ژاکت پشمی
کشت
کشت آبی
‹
1
2
...
5
6
7
8
9
10
11
...
17
18
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
جعبه خزانه
جفت و جور کردن واقعیت
جلسه ارتباط با مردگان
جلسه محاوره
جلسه گفت و شنود
جلوس کردن
جلوه خود نمایانه
جمنده
جنباندن ناگهانی
جنبش مدرسی
جنبه سود جویی دادن به
جنتیانا
جنجال آمیزی
جنوبگانی
جنگار
جنگپرواز
جهانگیرانه
جهشمند
جهش دادن
جهندگی داشتن
جواب دادنی
جواب قبول
جواهر کم بها
جودوسری
جور شده با خیاطی
جوراجور کردن
جوزغه
جوهر پس دادن
جوهرعصیرمعده
جوهرکرم
جکش خور
جگردیس
جیک جیک مانند