امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cringle

American: ˈkrɪŋɡəl British: ˈkrɪŋɡl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
حلقه‌ی سوراخ‌های بادبان کشتی که طناب از میان آن رد می‌شود، حلقه‌ی طنابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cringle

  1. noun Fastener consisting of a metal ring for lining a small hole to permit the attachment of cords or lines
    Synonyms:
    eyelet loop grommet grummet

ارجاع به لغت cringle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cringle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cringle

لغات نزدیک cringle

پیشنهاد بهبود معانی