امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Debilitation

    dɪˌbɪlɪˈteɪʃən dɪˌbɪlɪˈteɪʃən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    زبون‌سازی، نزارسازی، ناتوان‌سازی، تضعیف، نزارگری، رنجورسازی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد debilitation

    1. noun The depletion or sapping of strength or energy
      Synonyms:
      enervation enfeeblement attenuation depletion devitalization impoverishment exhaustion

    ارجاع به لغت debilitation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «debilitation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/debilitation

    لغات نزدیک debilitation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return