امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Eventually

ɪˈventʃuəli / / -tʃəli ɪˈventʃuəli / / -tʃəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
سرانجام، عاقبت، در نهایت، نهایتاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- she eventually married her childhood sweetheart.
- او سرانجام با عشق دوران کودکی‌اش ازدواج کرد.
- The company eventually monopolized the entire cigarette industry.
- شرکت در نهایت کل امتیاز انحصاری صنعت سیگار را از آن خود کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eventually

  1. adverb in the course of time
    Synonyms:
    after all at last at the end of the day finally hereafter in future in the end in the long run one day someday sometime sooner or later ultimately when all is said and done yet

لغات هم‌خانواده eventually

ارجاع به لغت eventually

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eventually» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eventually

لغات نزدیک eventually

پیشنهاد بهبود معانی