با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Lawfully

ˈlɑːfli ˈlɔːfli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور قانونی، قانوناً، به‌طور مجاز، به‌طور مشروع (به نحوی که مطابق با قانون باشد یا توسط قانون مجاز یا به رسمیت شناخته شده باشد)
- He was deemed to have acted lawfully and was not prosecuted.
- به نظر رسید که او به‌طور قانونی عمل کرده و تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته است.
- The couple lawfully adopted a child after going through the necessary legal procedures.
- این زوج پس از طی مراحل قانونی لازم، کودکی را به‌طور قانونی به فرزندخواندگی پذیرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lawfully

  1. adjective In accordance with the law
    Synonyms: in accordance with the law, by-law
  2. adverb By law; conforming to the law
    Synonyms: legally, legitimately, de jure, licitly
    Antonyms: unlawfully, lawlessly

لغات هم‌خانواده lawfully

ارجاع به لغت lawfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lawfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lawfully

لغات نزدیک lawfully

پیشنهاد بهبود معانی