امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Liveliness

ˈlaɪvlinəs ˈlaɪvlinəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
نشاط، شادابی، سرزندگی، پُرانرژی بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Despite being almost 90, she radiates liveliness.
- با وجود اینکه تقریباً ۹۰ ساله است، نشاط و سرزندگی از او می‌بارد.
- cultural liveliness
- شادابی فرهنگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liveliness

  1. noun A lively, emphatic, eager quality or manner
    Synonyms:
    spirit animation brio life esprit vivacity sparkle pep vim sprightliness bounce effervescence dash élan activity alacrity pertness verve briskness vigor vivaciousness lilt zip ginger peppiness oomph tittup
  1. noun General activity and motion
    Synonyms:
    animation energy spiritedness briskness

لغات هم‌خانواده liveliness

  • verb - intransitive
    live

ارجاع به لغت liveliness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liveliness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/liveliness

لغات نزدیک liveliness

پیشنهاد بهبود معانی