با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Outlive

aʊtˈlɪv aʊtˈlɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    outlived
  • شکل سوم:

    outlived
  • سوم شخص مفرد:

    outlives
  • وجه وصفی حال:

    outliving

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
بیشتر دوام آوردن، بیشتر زنده بودن از، بیشتر عمر کردن از
- Abbas outlived his wife by ten months.
- عباس ده ماه پس از مرگ زنش عمر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outlive

  1. verb outlast
    Synonyms: continue, endure, hang on, outstay, prevail, remain, survive

لغات هم‌خانواده outlive

ارجاع به لغت outlive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outlive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outlive

لغات نزدیک outlive

پیشنهاد بهبود معانی