امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pleasantly

ˈplezntli ˈplezntli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more pleasantly
  • صفت عالی:

    most pleasantly

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
به‌طور لذت‌بخش، به‌طور خوشایند، به‌طور دلپذیر، به‌طور مطبوع، به‌خوبی، به‌خوشی، به‌طور دوستانه، با خوش‌رویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The summer passed pleasantly.
- تابستان به‌طور لذت‌بخش سپری شد.
- She was greeted pleasantly by every passer-by.
- همه‌ی رهگذران با خوش‌رویی از او استقبال کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pleasantly

  1. adjective Agreeably
    Synonyms:
    pleasingly charmingly welcomely
  1. adverb In an enjoyable manner
    Synonyms:
    agreeably cheerily enjoyably sunnily
    Antonyms:
    unpleasantly
  1. adjective Courteously
    Synonyms:
    gallantly civilly thoughtfully

لغات هم‌خانواده pleasantly

ارجاع به لغت pleasantly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pleasantly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pleasantly

لغات نزدیک pleasantly

پیشنهاد بهبود معانی