امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Please

pliːz pliːz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pleased
  • شکل سوم:

    pleased
  • سوم‌شخص مفرد:

    pleases
  • وجه وصفی حال:

    pleasing

توضیحات

مخفف این لغت در حالت عامیانه pls است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive A1
دلپذیر کردن، خشنود ساختن، کیف کردن، سرگرم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- We aim to please our customers.
- هدف ما خشنود کردن مشتریان است.
- The gift pleased her very much.
- هدیه خیلی او را خشنود کرد.
- Nothing I do pleases my wife.
- هرکاری می‌کنم باز زنم ناراضی است.
- It pleased him to remain.
- دلش خواست بماند.
- He does what he pleases.
- او هر کاری دلش بخواهد می‌کند.
- Eat what you please.
- هر چه میل داری بخور.
- I am very pleased to meet you.
- از ملاقات شما خیلی خوش‌وقتم.
- What pleases me most is your satisfaction.
- آنچه مرا از همه بیشتر خرسند می‌کند رضایتمندی شماست.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
adverb
لطفاً، خواهشمند است
- Please, don't smoke!
- خواهشمندم سیگار نکشید!
- Please don't bring any children.
- لطفاً از آوردن بچه خودداری فرمایید.
- Please give me some water.
- لطفاً یک قدری آب به من بدهید.
- Please don't speak loudly!
- خواهش می‌کنم بلند حرف نزنید!
- Please have some tea.
- لطفا چای میل بفرمایید.
- Hello, can I speak to Ahmad, please?
- الو، ممکن است با احمد صحبت کنم؟
- Please sit down.
- بفرمایید بنشینید.
- Please follow me!
- لطفاً دنبال من بیایید!
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد please

  1. verb delight, make happy
    Synonyms:
    amuse charm cheer content enchant entertain fill the bill gladden go over big grab gratify hit the spot humor indulge kill make the grade overjoy satisfy score suit sweep off feet tickle tickle pink titillate turn on wow
    Antonyms:
    anger annoy depress displease disturb upset worry
  1. verb will, elect to do
    Synonyms:
    be inclined choose command demand desire like opt prefer see fit want wish
    Antonyms:
    be unwilling deny refuse

Collocations

  • if you please

    اگر بخواهید، اگر دلتان بخواهد، اگر اجازه بدهید

  • please god

    1- ان‌شاءالله، اگر خدا بخواهد 2- خدایا

لغات هم‌خانواده please

  • verb - transitive
    please

ارجاع به لغت please

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «please» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/please

لغات نزدیک please

پیشنهاد بهبود معانی