با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pleasantry

ˈplezntri ˈplezntri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
لطیف طبعی، بذله‌گویی، شوخی
- They exchanged pleasantries.
- آن‌ها به‌هم خوش‌وبش کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pleasantry

  1. noun nice remark
    Synonyms: badinage, banter, bon mot, humor, jest, joke, joking, levity, merriment, quip, quirk, repartee, sally, squib, wit, witticism
    Antonyms: criticism

لغات هم‌خانواده pleasantry

ارجاع به لغت pleasantry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pleasantry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pleasantry

لغات نزدیک pleasantry

پیشنهاد بهبود معانی