با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Refreshingly

rɪˈfreʃɪŋli rɪˈfreʃɪŋli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
(به دلیل تا حدودی متفاوت بودن) به‌طور دلپذیر، به‌طور خوشایند، به‌طور متفاوت و جالب
- They have been refreshingly honest with us.
- آن‌ها به‌طور خوشایند با ما صادق بوده‌اند.
- a woman with refreshingly original ideas
- زنی با افکاری دلپذیر
adverb
به‌طور فرح‌بخش، به‌طور نیروبخش، به‌طور طراوت‌بخش، به‌طور روح‌بخش
- refreshingly cold water
- آب سرد فرح‌بخش
- A strong breeze blew refreshingly all day.
- نسیمی تند در تمام طول روز به‌طور طراوت‌بخش می‌وزید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد refreshingly

  1. adverb In a manner that relieves fatigue and restores vitality
    Synonyms: refreshfully

لغات هم‌خانواده refreshingly

ارجاع به لغت refreshingly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «refreshingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/refreshingly

لغات نزدیک refreshingly

پیشنهاد بهبود معانی