با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tensely

ˈtensli ˈtensli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور عصبی و نگران، با نگرانی، به‌طور به‌هم‌ریخته
- They all waited tensely for the verdict.
- همه‌ی آن‌ها به‌طور عصبی و نگران منتظر حکم هیئت منصفه بودند.
- He was embarrassed and replied tensely to the question.
- دستپاچه بود و به‌طور به‌هم‌ریخته به پرسش پاسخ داد.
adverb
به‌طور سفت
- She was sitting tensely on the gilt chair.
- به‌طور سفت روی صندلی زراندود نشسته بود.
- His lips were tensely pursed.
- لب‌هایش به‌طور سفت به‌هم جمع شده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده tensely

ارجاع به لغت tensely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tensely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tensely

لغات نزدیک tensely

پیشنهاد بهبود معانی