امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Worriedly

ˈwɝːidli ˈwʌridli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
(به‌گونه‌ای که نشان می‌دهد شخص به‌خاطر اتفاقات ناخوشایندی که رخ داده است یا ممکن است رخ دهد ناراحت و نگران است یا می‌ترسد) با نگرانی، از روی اضطراب، از روی آشفتگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- "I can't find my passport," she said worriedly.
- با نگرانی گفت: «نمی‌تونم پاسپورتم رو پیدا کنم.»
- She glanced worriedly at her father.
- با نگرانی و ترس به پدرش نگاه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده worriedly

  • verb - transitive
    worry

ارجاع به لغت worriedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «worriedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/worriedly

لغات نزدیک worriedly

پیشنهاد بهبود معانی