جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی

لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 33)

انسان بی تمدن
انسان پرارزش
انسان پرسه زننده
انسان پنداری
انسان حیوان خوی
انسان خارق العاده
انسان خانه به دوش
انسان ددمنش
انسان‌دوست
انسان دوستانه
انسان‌دوستی
انسان دیسی
انسان زنده
انسان‌شناس
انسان‌شناسی
انسان عجیب و غریب
انسان عزیز و خوب
انسان غیرعادی
انسان کرومانیون
انسان کس خل
انسان گرای
انسان‌گرایی
انسان گردنده
انسان گریز
انسان گریزانه
انسان گریزی
انسان گشتگر
انسان‌مانند
انسان محوری
انسان‌مدار
انسان نئاندرتال
انسان نخستین
انسان نما
انسان‌وار
انسان‌واره
انسان وحشی
انسان ها
انسانگونه
انسانواره
انسانی
انسانی سازی
انسانی کننده
انسانیت
انسانیت گرایی
انسب
انستیتو
انسجام
انسداد
انسداد سرخرگ های قلب
انسداد و انفجار
انسدادی
انسدادی - انفجاری
انسولین
انشا
انشا کردن
انشاالله
انشائی
انشاد
انشانویس
انشعاب
انشعاب کردن
انشعابگر
انشعابی
انشقاق
انصاف
انصاف دادن
انصاف گرایی
انصاف و مروت
انصافا
انصراف
انصراف انگیز
انصراف انگیزی
انضباط
انضباط خشک
انضباط دادن
انضباط شخصی
انضباطی
انضجار
انضمام
انطباع
انطباق
انطباق پذیری
انظار
انعام
انعام دادن
انعدام
انعطاف
انعطاف‌پذیر
انعطاف‌پذیری
انعطاف‌ناپذیر
انعطاف‌ناپذیری
انعقاد
انعقاد جلسه
انعقاد قرار داد
انعقاد قرارداد
انعقادانگیز
انعکاس
انعکاس دهنده
انعکاس صدا
انعکاس مجدد صدا
انعکاس نور از سطحی براق
انعکاسی
انف
انفاذ
انفارکتوس
انفاق
انفاق کردن
انفجار
انفجار جمعیت
انفجار خود بخود
انفجار درونی
انفجار صوتی
انفجار لوله اسلحه
انفجاری
انفراد
انفرادا
انفرادی
انفسام
انفش معیوب است
انفصال
انفصال از خدمت
انفعال
انفکاک
انفیه
انفیه‌دان
انقباض
انقباض حدقه
انقباض عضلانی
انقباض عضله
انقباض قلب
انقباظ ماهیچه
انقراض
انقضا
انقضا قرارداد
انقضائ
انقطاع
انقلاب
انقلاب اکتبر
انقلاب امریکا
انقلاب تابستانی
انقلاب رحم
انقلاب زمان
انقلاب زمستانی
انقلاب صنعتی
انقلاب طلب
انقلاب فناوری
انقلاب کبیر روسیه
انقلاب کردن
انقلاب کشاورزی
انقلابی
انقوزه
انقیاد
انکار
انکار کردن
انکار کردن با سوگند
انکار کردن حرف
انکار نفس
انکار وجود خدا
انکارپذیر
انکارکننده
انکارناپذیر
انکاری
انکسار
انکسار نور
انکساف
انکشاف
انکوباتور
انکیزیسیون
انگ
انگ زدن
انگ نویس
انگار
انگار پذیر
انگار کردن
انگار که
انگاراک
انگاردن
انگارش
انگارشی
انگارگان
انگاره
انگاره ایستاروند
انگاره زایی
انگاره کشی کردن
انگاره نگاشتن
انگاری
انگاریدن
انگاز
انگاشت
انگاشتن
انگاشته
انگاشتی
انگامه
انگبار
انگبین
انگدار کردن
انگدان
انگژه
انگشت
انگشت اشاره
انگشت انگشتر
انگشت به دهان کردن
انگشت پا
انگشت پنجم
انگشت پوش
انگشت حواله دادن
انگشت درد در اثر نوشتن زیاد
انگشت دستکش
انگشت دوم
انگشت زدن به
انگشت سبابه
انگشت شست را بر زیر بینی کشیدن به نشان تحقیر یا تمسخر
انگشت‌شمار
انگشت کاری کردن
انگشت کردن
انگشت کوچک دست
انگشت گذاشتن روی چیزی
انگشت گذاشتن روی مطلبی
انگشت‌نشان
انگشت نگاره
انگشت‌نگاری
انگشت نگاری کردن
انگشت‌نما
انگشت نما بودن
انگشت نما شدن
انگشتال
انگشتانه
انگشتر
انگشتر ازدواج
انگشتر امضا
انگشتر خاتم
انگشتر خاتم دار
انگشتر خانم
انگشتر مهردار
انگشتری
انگشتک
انگشتن
انگشته
انگشتی
انگل
انگل اجتماعی
انگل زاد
انگل زیستی
انگل شدن
انگل‌شناس
انگل‌شناسی
انگل کسی شدن
انگل کش
انگل ها
انگلستان
انگلستان ستیز
انگلستان ستیزی
انگلک
انگلک کردن
انگله
انگلی
انگلیس زدگی
انگلیس زده
انگلیس نو
انگلیس ها
انگلیسی
انگلیسی استانده
انگلیسی‌زبان
انگلیسی سازی
انگلیسی کردن
انگلیسی کهن
انگلیسی گرای
انگلیسی معیار
انگلیسی میانه
انگلیسی نوین
انگلیسی و آمریکایی انگلیسی الاصل
انگلیسی و آمریکایی انگلیسی تبار
انگلیسی و امریکایی
انگلیسی و فرانسوی
انگلیسی و هندی
انگلیسی هراس
انگلیسی هراسی
انگلیکان
انگم
انگم دار
انگم سان
انگم وار
انگمی
انگنار
انگور
انگور پینو قرمز
انگور جنگلی
انگور چینی
انگور روباه
انگور سگ
انگور فرنگی
انگور کانکورد
انگور کبرنه
انگور له کن
انگور موسکات
انگورفرنگی
انگورکوب
انگوری
انگولک
انگولک کردن

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return