جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ب" (صفحه 11)
بثورات سلی
بثورات گوشتی
بج
بجا
بجا آوردن
بجا بودن
بجا گذاشتن
بجا نمودار کردن
بجان کسی افتادن
بجز
بجمال
بجنب!
بجول
بچ
بچاپ وبرو
بچشم
بچگان
بچگانه
بچگی
بچه
بچه آوردن
بچه آوری
بچه آهو
بچه انداختن
بچه باز
بچه بازی
بچه بازی درآوردن
بچه بازی کردن
بچه بغل
بچه بی ادب
بچه بی سرپرست و بی ادب
بچه پایی کردن
بچه پررو
بچه پرنده
بچه پس انداختن
بچه پسر
بچه تخس
بچه تولید کردن
بچه جغد
بچه جن
بچه حلزون
بچه حلزون ها
بچه حیوان
بچه خرس
بچه خرگوش
بچه خوره
بچه خوک
بچه خوک تازه از شیر گرفته
بچه دار
بچه داری
بچه دان
بچه دزدیدن
بچه دوساله
بچه زا
بچه زایی کردن
بچه ژنده پوش
بچه سانی
بچه سر زا رفته
بچه سرراهی
بچه سرکه
بچه سیل
بچه شاخ
بچه شپش
بچه شر
بچه شیرخواره
بچه شیری
بچه شیطان
بچه شیطان و بی ادب
بچه عقاب
بچه عوضی
بچه غاز
بچه قصدی
بچه قو
بچه کاشتن
بچه کبوتر
بچه کجینه پوش
بچه کردن
بچه کرمو
بچه کش
بچه کشی
بچه کوچک
بچه کوچه گرد
بچه کودکستانی
بچه گاو
بچه گربه
بچه گربه ها
بچه گستاخ
بچه گوزن
بچه گوسپند
بچه گهواره ای
بچه لوس
بچه مار ماهی
بچه مانند
بچه ماهی
بچه مچه
بچه محل
بچه نگهدار
بچه ننه
بچه نهنگ
بچه وزغ
بچه ها
بحار
بحبوحه
بحبوحه جوانی
بحث
بحث آفرین
بحث انگیز
بحث پذیر
بحث داغ
بحث سر هیچ و پوچ
بحث کردن
بحث کننده
بحث گر
بحث منطقی
بحث میزگرد
بحث نشده
بحث و بررسی جوانب
بحث و تعمق
بحث و شور
بحر
بحر احمر
بحر المیت
بحر پیما
بحر تفکر
بحر خزر
بحر لوط
بحر محیط
بحرالجزایر
بحرالعلوم
بحران
بحران آمیز
بحران اقتصادی
بحران زدائی
بحران میانسالی
بحران هویت
بحرانی
بحری
بحرین
بحق
بحل
بحل کردن
بحمد الله
بحور
بخار
بخار آب
بخار بیرون دادن
بخار تولید کردن
بخار دار
بخار دود مانند
بخار دهنده
بخار زا
بخار زمین
بخار شدن
بخار صادر کردن
بخار عفن
بخار فشانی
بخار گرفتن
بخار نامرئی
بخارآلود
بخارا
بخارافشان
بخارافکن
بخارپز
بخارپز کردن
بخارساز
بخارسان
بخارست
بخارسنج
بخارکردن
بخارکش
بخارمانند
بخاری
بخاری پاک کن
بخاری تو دیواری
بخاری دیواری
بخاری کوچک
بخاطردار
بخاو
بخت
بخت آزمایی
بخت آمیز
بخت آور
بخت بد
بخت برگشته
بخت پنجاه درصد
بخت خوب
بخت سنج
بخت وار گزیدن
بختامد
بختانه کردن
بختک
بختکی
بختوار
بختی
بختی کردن
بختیار
بختین
بخچه
بخر و ببر
بخر و بپوش
بخرد
بخردانه
بخردی
بخس
بخسودن
بخسیدن
بخسیده
بخش
بخش آخر
بخش آگهی های دفتر تلفن
بخش آوازی قطعه موسیقی
بخش آویخته
بخش اصلی
بخش اصلی اتهام
بخش اصلی جوک
بخش اصلی شکوائیه
بخش اصلی شوخی
بخش اصلی و افقی پل
بخش اصلی و افقی ساختمان و غیره
بخش اضافی میزهای تاشو
بخش اعدامی ها در زندان
بخش افزوده به روزنامه
بخش افزوده شده
بخش انحنادار در طناب و کابل
بخش باد به زن مانند
بخش باریک هر چیز
بخش بالایی
بخش بالایی پیراهن زنانه
بخش بخش
بخش بخش بودن
بخش بخش سازی
بخش بخش کردن
بخش بر عدد دو شماره ای یا بیشتر
بخش برآمده ساختمان
بخش برجسته بین دو صندلی جلو
بخش برداری
بخش برنامه
بخش برونی آلت تناسلی زن
بخش بری
بخش بعدی
بخش بعدی داستان
بخش بعدی فیلم
بخش بندی کردن
بخش به خصوصی از علم حقوق
بخش بی ارزش
بخش بی درخت
بخش بیرونی زمین بازی
بخش بیهوده
بخش پاره شده و آویخته جامه
بخش پایانی
بخش پایانی هر چیز
بخش پایین تیر کشتی
بخش پایین چیزی
بخش پایین دیرک
بخش پایین دیوار
بخش پذیر
بخش پذیری
بخش پر نورتر
بخش پرپشم دم
بخش پرچ شده میخ
بخش پس گشتی
بخش پشتی
بخش پهن
بخش پهن و کلفت هر چیز
بخش پیشین
بخش پیشین و بالایی پیراهن و غیره
بخش پیشین و بالایی پیش بند
بخش پیشین و بالایی روپوش
بخش تراشیدنی سر
بخش توقف ممنوع
بخش ثانوی و کم اهمیت تر هرچیز
بخش جراحی
بخش جلو پرده
بخش جلو ساختمان
بخش جلو صحنه
بخش جلوی نت
بخش جلویی
بخش چرخنده
بخش چمن زنی نشده
بخش حذف شده
بخش خارج از آب
بخش خارج از خاک
بخش خارج از شهر
بخش خبرهای شهری
بخش خصوصی
بخش خط کشی شده برای خودروهای تندتر در بزرگراه
بخش خلفی
بخش درخشان
بخش درونی
بخش راست
بخش ریز بخش شده
بخش زائد
بخش زایمان
بخش زیرین
بخش سازهای ضربی
بخش سفید
بخش سفید چشم
بخش سی سی یو
بخش شدن
بخش شدن به
‹
1
2
...
8
9
10
11
12
13
14
...
40
41
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return