جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ب" (صفحه 10)
بالقوه بودگی
بالک
بالک کردن
بالکن
بالکن دراز و باریک
بالکن فوقانی
بالگرد
بالله
بالماسکه
بالمره
بالمشارکه
بالمشافهه
بالمعاینه
بالمناصفه
بالمواجهه
بالن
بالنتیجه
بالندگی
بالنده به خود
بالنسبه
بالنگ
بالنگو
بالنها
بالوراثه
بالون مانند
باله
باله دار
باله صدری
باله ماهی
بالی
بالیت و لعل
بالیتی
بالیدگی
بالیدن
بالیدن به خود
بالیده
بالیده شدن
بالیستیک
بالین
بالین شناس
بالین مرده
بالین ورز
بالین ورزی
بالین ورزی کردن
بالینی
بام
بام باغچه
بام پا اسبی
بام پوش سربی
بام جوی
بام دار کردن
بام دو شیب
بام ساخته شده از برگ و ساقه نخل و غیره
بام ساخته شده از پوشال
بام ساخته شده از ماشوره
بام ساز
بام شیروانی
بام غلتان
بام گالی پوش
بام متکی
بام یک سویه
بام یک شیب دار
بامب
بامب بامب کردن
بامبو
بامبول
بامبول زدن
بامبی صدا کردن
بامپوش
بامپوش کردن
بامحبت
بامداد
بامداد خوش
بامدادان
بامدادها
بامردانگی
بامروت
بامزگی
بامزه
بامسمی
بامعنا
بامگاه
بامن غرض دارد
بامنظور
بامه
بامهر
بامیانگیر
بامیل و رغبت
بامیه
بان
باناشیگری و بدی انجام دادن
باناموس
بانتو
بانتویایی
بانجو
بانجو نواز
باند
باند تبهکاران
باند خصوصی رادیو
باند شهروندان رادیو
باند فرود و پرواز
باند فرودگاه
باند موج
باند موقت
بانداژ
باندبازی
باندپیچی
باندپیچی شده
باندپیچی کردن
باندرول
باندرول مالیاتی
بانژو
بانفرت
بانفوذ
بانک
بانک استقراضی
بانک بازرگانی
بانک پس انداز
بانک پس انداز و مسکن
بانک تعاونی
بانک جهانی
بانک خصوصی دارای امتیاز از دولت فدرال
بانک خودکار
بانک خون
بانک داده ها
بانک دار
بانک دزدی
بانک دولتی
بانک ملی
بانکدار
بانکداری
بانکوک
بانکه
بانگ
بانگ آمیز
بانگ در آوردن
بانگ زدن
بانگ زدن ناگهانی و با شور و حرارت
بانگ و فریاد
بانمک
بانو
بانو وار
بانوان
بانوی قصر
بانوی قلعه
بانوی محترم
بانی
بانی امور بازرگانی
بانی بودن
بانی خیر
بانی دوم شدن
بانی شدن
بانی مسابقه ورزشی
بانی مشترک
بانیکوکاری
باواریا
باواسطه
باوجود
باود
باور
باور داشت
باور داشتن
باور کانادایی
باور کردن
باور کردنی
باور نکردن
باورپذیر
باورپذیری
باورم نیست
باورنکردنی
باورهای اخلاقی
باورهای فرقه پروتستان متدیست
باوفا
باوفایی
باوقار
باولع خوردن
باه
باهار
باهاری
باهاما
باهر
باهم
باهم جور نبودن
باهم خواندن
باهم صلح دادن
باهم قافیه شدن
باهمدیگر
باهنر
باهو
باهوده
باهوش
باهوش شدن
باهوش کردن
باهوش و استعداد
باهوشا
باهوشی
بای بای
بای بای!
بایا
بایاندن
بایت
باید
بایر
بایر بودن
بایژه ای
بایست
بایستگی
بایستن
بایستنی
بایسته
بایسته بودن
بایسته کردن
بایسته ها
بایستی
بایسون
بایع
بایقوش
بایک
بایکار
بایکوت
بایگان
بایگانی
بایگانی راکد
بایگانی شده
بایگانی کردن
بایگانی کردنی
بایگانی کل
باینری
بایو
ببخشید
ببر
ببر بوغ
ببر بیان
ببر کاغذی
ببر ماده
ببر مانند
ببرو بسوز
ببو
بپا
بپای امتحانات
بپای کافه و کاباره
بت
بت اقوام سامی
بت پرست
بت پرستانه
بت پرستی
بت ساختن از
بت سازی
بت شکنی
بت واره
بت واره ساختن
بت واره گرایی
بتان روژ
بتانه
بتانه سربی
بتاوی
بتخانه
بتر
بترک
بتکدار
بتل
بتن
بتن آرمه
بتن ساز
بتو
بتودار
بتورات
بتون
بتون پیش تنیده
بتون پیش فشرده
بتون ریختن
بتون مسلح
بتونه
بتونه زدن
بتونه کاری کردن
بتونه مال
بتونی
بتونی کردن
بته
بته آزالیا
بته برنج
بته چای
بته خار
بته خاردار
بته زار
بته سیب زمینی
بته قهوه
بته کدو
بته گل رز
بته گل محمدی
بته گوجه فرنگی
بته مانند
بته مرده
بته نخود
بته هویج
بتهوون
بتی چلی
بثور
بثور پوستی
بثورات
‹
1
2
...
7
8
9
10
11
12
13
...
40
41
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return