جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "خ" (صفحه 6)
خشم انگیز
خشم تدریجی
خشم جنون آمیز
خشم زدگی
خشم زیاد
خشم شدید
خشم فروخورده
خشم کسی را برانگیختن
خشم گرفتن
خشم ناگهانی
خشم ناگهانی و زودگذر
خشم و غرش
خشمارنج
خشمگین
خشمگین بودن
خشمگین شدن
خشمگین کردن
خشمگینانه
خشمگینی
خشمناک
خشن
خشن شدن
خشن کردن
خشن و بدخلق
خشن و زمخت
خشن و سوزان
خشن و مرد رفتار
خشن و ناگه گوی
خشن و نامنظم
خشن و نفهم
خشن وشکسته شدن صدا
خشن وشکسته کردن صدا
خشنگ
خشنود
خشنود بودن
خشنود کردن
خشنودساز
خشنودگر
خشنودی
خشنودی نمایی
خشنودی نمایی با سر و صدا
خشودن
خشوع
خشوع کردن
خشوک
خشونت
خشونت آمیز
خشونت از خود نشان دادن
خشونت بار
خشونت شدید
خشونت شدید کردن
خشونت کردن
خشین
خصائص
خصائل
خصلت
خصلت بخصوص
خصلت بشری
خصلتی
خصم
خصم آمیز
خصمانه
خصمانه نگریستن
خصوص
خصوصا
خصوصی
خصوصی کردن
خصوصیات
خصوصیات جنس مونث
خصوصیت
خصوصیت ارثی
خصوصیت عجیب و غریب
خصومت
خصومت آمیز
خصومت ارثی
خصومت خانوادگی
خصومت ورزیدن
خصی
خصیب
خصیتین
خصیصه
خصیصه فردی
خصیه
خضاب
خضوع
خضوع و خشوع
خضوع و خشوع کردن چاپلوسانه
خط
خط آب
خط آتش
خط آغاز
خط آغاز روز
خط آهن
خط اتحاد
خط اتصال
خط اتصال دو چیز
خط اتوبوس
خط اریب
خط استوا
خط اصلی
خط اصلی راه آهن و تلفن
خط اطو
خط افتادگی
خط افق
خط الراس
خط الراس کوه
خط انداختن
خط انداختن چوب خط
خط بارگیری
خط بد
خط برنج
خط بسیار نازک
خط بطلان کشیدن بر بلیط و چک
خط بین المللی روزنما
خط پایان
خط پایانی زمین
خط پایین آمدگی آب
خط پدآفند
خط پدافندی
خط پهن
خط پیشانی
خط پیوند
خط ترازنما درنمودار
خط تراش
خط تراموا
خط ترمز به جاگذاشتن
خط تصویری
خط تلفن
خط تیر
خط تیره
خط جامع المیاه
خط جانبی
خط جبهه
خط جزر
خط چشم
خط چند جا شکسته
خط حمله
خط خط
خط خط کردن
خط خطی
خط خطی بودن
خط خطی شده
خط خطی کردن
خط خطی کننده
خط داخلی تلفن
خط دار
خط دار کردن
خط دار کردن دوباره
خط دروازه
خط دو راهی
خط دور زمین
خط دید
خط راست
خط راهنما
خط ریش
خط زدن
خط زده
خط ساحلی
خط سبز
خط سرحدی
خط سیر
خط سیر گلوله
خط شکسته
خط شناس
خط شناسی
خط شیار
خط صفر
خط طرفین زمین
خط عابر پیاده
خط عبوری
خط عمود
خط عوض کردن
خط فاصل
خط فرعی
خط فرعی تلفن
خط فکری
خط قوس دار کشیدن
خط کش
خط کش راست گوشه
خط کش محاسبه
خط کش مهندسی
خط کشی
خط کشی کردن
خط کشیدن
خط کنار
خط کوتاه قوس دار
خط کوتاه و مارپیچ
خط گوش
خط لوله
خط مارپیچ کشیدن
خط مانند
خط مبدا
خط مبنا
خط مجانب
خط مرزی
خط مشترک
خط مشی
خط مشی تعیین کردن
خط مشی حزب
خط مشی حزبی
خط مصور
خط مقدم
خط مقدم جبهه
خط مقطع
خط مماس
خط منصف کشیدن
خط مونتاژ
خط میخی
خط میزان
خط میسون دیکسون
خط ناخوانا
خط ناظم
خط نقشی
خط نماد
خط و خطدار
خط هادی
خط هچ
خط هم تراز در نمودار
خط هم فشار
خط هم گذارد
خط هواپیما
خط هوایی
خطا
خطا پوش
خطا رفتن
خطا کردن
خطا ناپذیری
خطاآمیز
خطاب
خطاب به من
خطاب کردن
خطاب من به اوست
خطابت
خطابخش
خطابه
خطابه انتقادی
خطابه ایراد کردن
خطابه در مراسم فارغ التحصیلی
خطابه سرای
خطابه سرایی کردن
خطابی
خطاپذیر
خطاپذیری
خطاط
خطاطی
خطاکار
خطاکاری
خطاگونه
خطام
خطاناپذیر
خطای احمقانه
خطای باصره
خطای پا
خطای تحریری
خطای خرکی
خطای عمدی
خطای فاحش
خطب
خطبان
خطبه
خطبه خوانی
خطر
خطر کردن
خطر نزدیک
خطر نهان
خطرآمیز
خطرناک
خطرناک برای جامعه
خطسان
خطکش بازدید روغن
خطکش تی
خطکشی کردن
خطگذار
خطمی
خطمی درختی
خطمی صحرایی
خطمی فرنگی
خطمی مجلسی
خطور
خطور کردن
خطور کردن به فکر
خطور کردن دوباره
خطوط اصلی
خطوط اصلی چیزی را کشیدن
خطوط خارجی
خطوط خارجی چیزی را رسم کردن
خطوط خارجی هر چیز
خطوط هم راستا
خطوط هوایی
خطه
خطی
خطیب
خطیب ماب
خطیبانه
خطیر
خطیر بودن
خطیه
خف
خف کردن
خف کرده
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return