با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Interchangeably

ˌɪnt̬ərˈtʃeɪndʒəbli ˌɪntəˈtʃeɪndʒəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌صورت قابل تعویض، به‌جای یکدیگر، به‌طور قابل جابه‌جایی، به‌طور با هم عوض‌کردنی، به‌طور قابل مبادله، به‌طور تبادل‌پذیر
- The fuels can be mixed or used interchangeably.
- این سوخت‌ها را می‌توان با هم مخلوط کرد یا به‌ جای هم استفاده کرد.
- The two words can be used interchangeably in this sentence.
- این دو کلمه را می‌توان به جای هم در این جمله استفاده کرد.
- Although we often use the terms "grilling" and "barbecuing" interchangeably, technically there is a difference.
- اگرچه اغلب از اصطلاح‌های «گریل کردن» و «کباب کردن» به جای یکدیگر استفاده می‌کنیم اما در واقع، تفاوت‌هایی بین این دو وجود دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد interchangeably

  1. adverb correspondently
    Synonyms: reciprocally, conversely, mutually, vice versa

لغات هم‌خانواده interchangeably

ارجاع به لغت interchangeably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interchangeably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interchangeably

لغات نزدیک interchangeably

پیشنهاد بهبود معانی