با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pointedly

ˈpɔɪntɪdli ˈpɔɪntɪdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
(معمولاً برای ابراز انتقاد یا عدم تأیید یا نارضایتی) به‌طور معنی‌دار، به‌طور واضح، به‌طور آشکار، آشکارا
- He pointedly refused to shake hands.
- او به‌طور آشکار از دست‌دادن خودداری کرد.
- He pointedly ignored her.
- او به‌طور واضح او را نادیده گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده pointedly

ارجاع به لغت pointedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pointedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pointedly

لغات نزدیک pointedly

پیشنهاد بهبود معانی