با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pointer

ˈpɔɪnt̬ər ˈpɔɪntə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
اشاره‌گر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pointer

  1. noun indicator
    Synonyms: arrow, dial, director, gauge, guide, hand, index, mark, needle, register, rod, signal
  2. noun hint, suggestion
    Synonyms: advice, caution, clue, information, recommendation, steer, tip, tip-off, warning

Collocations

  • the pointers

    (نجوم) دو ستاره‌ی دب اکبر که اگر خط راستی از آن دو رد شود به ستاره‌ی قطبی می‌رسد

لغات هم‌خانواده pointer

ارجاع به لغت pointer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pointer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pointer

لغات نزدیک pointer

پیشنهاد بهبود معانی