جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "پ" (صفحه 12)
پستو
پستو برای لباس
پستوی تورات در کنیسه
پستوی جادار
پستوی زیر بام
پسته
پسته خندان
پسته زمینی
پستی
پستی رفتار
پستی و بلندی
پستی و بلندی زمین
پستی و بلندی ملایم
پستی و بلندی ملایم داشتن
پستی و بلندی و زبری
پسچاپ
پسخوراک یخزده
پسداد
پسداد کردن
پسداشت
پسداشتی
پسدمه
پسدید
پسر
پسر ارشد شاه
پسر بچه
پسر برادر
پسر برادر زن
پسر برادر شوهر
پسر تعمیدی
پسر توپ جمع کن
پسر جان
پسر خاله
پسر خوانده
پسر خوانده روحانی
پسر خواهر
پسر خواهر زن
پسر خواهر شوهر
پسر دایی
پسر دست و پا چلفت
پسر زن
پسر شوهر
پسر عمه
پسر مانند
پسر مدرسه
پسرانه
پسربچه
پسربچه بی سرپرست ولگرد
پسربچه ی دراز و لق لقو
پسرچه
پسرعمو
پسرفت
پسرفت کردن
پسرفت گام به گام
پسرفتی
پسرک!
پسرم
پسرو
پسروی
پسروی کردن
پسری
پسکامی
پسکرانه
پسکژ
پسکژی
پسکوب
پسگام
پسگذاشت
پسگذاشتی
پسگرد
پسگرد کردن
پسگردی
پسگفتار
پسله
پسماند
پسمند
پسمند از نظر مقام
پسمندی
پسند
پسند کردن
پسند کردن بیشتر
پسندتر
پسنده کردن بیشتر
پسندیدگی
پسندیدن
پسندیدن بیشتر
پسندیدنی
پسندیده
پسندیده کردن
پسندیده گویی
پسنند آمدن
پسو
پسوا
پسود
پسودن
پسودی
پسوند
پسین
پسین بخش
پسین ترین
پسین فردا
پسین گاه
پسین گفته
پسین یاد
پسینه
پسینیان
پش
پش!
پشام
پشت
پشت اسب
پشت بام
پشت برگ
پشت بند
پشت بند زدن به
پشت بند زدن به دیوار
پشت بند شمشیری
پشت بند معلق
پشت بنددار کردن
پشت به باد
پشت به جلو
پشت به رو
پشت به قبله
پشت پا
پشت پا خوردن
پشت پا زدن
پشت پا زدن به
پشت پا زنی
پشت پارچه
پشت پازنی
پشت پسله
پشت پنجره ای
پشت پنجره ای افقی
پشت پوش
پشت تخته
پشت جبهه
پشت حصیری کردن صندلی
پشت خود را بستن
پشت دامن
پشت در پشت
پشت درد
پشت دری
پشت دری کرکره ای
پشت دست نشین در بازی ورق و نرد
پشت دوزی شده
پشت ران و کپل
پشت رل نشستن
پشت رو
پشت رو کردن
پشت رو کردنی
پشت زانو
پشت سر
پشت سر دیگران حرف زدن
پشت سر دیگری حرف زدن
پشت سر کسی حرف زدن
پشت سر کسی راه رفتن
پشت سر گذاشتن
پشت سر هم
پشت سر هم شلیک شدن
پشت سر هم شلیک کردن
پشت سر هم نواختن
پشت سرگذاشتن
پشت سرهم
پشت سرهمی
پشت سکه
پشت سوی
پشت شیشه ای
پشت صحنه
پشت صفحه
پشت صفحه گرامافون
پشت کاغذ
پشت کت
پشت کتاب
پشت کردن
پشت کردن به حزب
پشت کردن به دسته ای
پشت گردن
پشت گرم
پشت گرم بودن
پشت گرم کردن
پشت گرمی
پشت گرمی داشتن
پشت گلی
پشت گوش انداختن
پشت گوش اندازی
پشت گوش فراخ
پشت گیر
پشت لباس
پشت مازو
پشت مازه
پشت میز نشین
پشت نبشته
پشت نشین
پشت نویس
پشت نویسی
پشت نویسی کردن
پشت نویسی کردن چک
پشت نویسی کردن چک بانکی
پشت و پسله
پشت و پناه
پشت و پناه بودن
پشت و پناه شدن
پشت و رو
پشت و رو سازی
پشت و رو کردن
پشت و رو کردنی
پشت و رو نشدنی
پشت و رو نکردنی
پشت و رو نکردنی نشدنی
پشت و روی چیزی را امتحان کردن
پشت و رویی
پشت هرچیز
پشت هم انداختن
پشت هم انداز
پشت هم اندازی کردن
پشت همی
پشتار گوشه دار
پشتاره
پشتاره دار کردن به دیوار
پشتاره زدن
پشتاره کردن
پشتبند زدن
پشتک
پشتک زدن
پشتکار
پشتکار به خرج دادن
پشتکار دار
پشتکار داشتن
پشتلاک
پشتو
پشتواره
پشتواره بودن
پشتواره زدن
پشتوان
پشتوانه
پشتوانه قراردادن دو فلز
پشتون
پشته
پشته درست کردن
پشته درست کردن از خاک
پشته ساختن
پشته شدن با آب
پشته شدن با باد
پشته علف
پشته کاه
پشته کردن با آب
پشته کردن با باد
پشته هیزم
پشتی
پشتی دار کردن
پشتی صندلی
پشتی کردن
پشتیبان
پشتیبان اصلی
پشتیبان عمده
پشتیبان ها
پشتیبانی
پشتیبانی خود را اعلام کردن
پشتیبانی کردن
پشک
پشک انداختن
پشک زده
پشک کردن
پشکل
پشکلیدن با چنگال
پشکم
پشگل
پشگل اسب
پشگل مانند
پشل
پشلیدن
پشم
پشم بز آنقوره
پشم پوش
پشم پولاد
پشم چربی
پشم چیدن
پشم چیده شده
پشم چین
پشم چینی
پشم چینی کردن
پشم دار
پشم ریختن سگ و گربه
پشم ریسی
پشم زن
پشم زنی
پشم سانی
پشم شیشه
پشم شیشه ای
پشم طلایی
پشم کانی
پشم کشمیر
پشم گوسفند قره کل
پشم گوسفند و حیوانات مشابه
پشم مارینو
پشم وایکونا
پشمالو
پشمالو و گسترده
پشمالویی
پشمش بدان
‹
1
2
...
9
10
11
12
13
14
15
...
19
20
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return