جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "م" (صفحه 8)
متوقف شدن کشتی بادبان دار
متوقف شدنی
متوقف کردن
متوقف کردن به طور موقتی
متوقف کننده
متوقف نکردنی
متوکل
متوکل شدن به
متوکلا
متولد
متولد پس از مرگ پدر
متولد خارجه
متولد محل
متولد محلی
متولد نشده
متولی
متولی گری
مته
مته بزرگ
مته به خشخاش گذار
مته به خشخاش گذاری
مته به خشخاش گذاشتن
مته چاه کنی
مته چکشی
مته دستی
مته فلزکاو
مته قرقره
مته کمان
مته کوه بر
مته کوه بری
مته و کمان
متهاون
متهب
متهم
متهم را دوباره بازداشت کردن
متهم سازی
متهم کردن
متهم کردن به جنایت
متهم کردن به طور علنی
متهم کننده
متهور
متهورانه
متی
متیقن
متیل
متین
متین در مقابل مصایب
مثابه
مثال
مثال آوردن
مثالی از
مثانه
مثانه دار
مثانی
مثبت
مثبت گرایی
مثقال
مثل
مثل آجر
مثل آدم بالغ
مثل اسب صدا کردن
مثل اینکه
مثل باد رفتن
مثل برق
مثل برق راه انداختن
مثل برق رفتن
مثل برق گذشتن
مثل پیر دخترها
مثل تخم جن
مثل حاجی فیروز
مثل خر کار کردن
مثل خوک
مثل دخترها
مثل دسته گل
مثل دیگران کردن
مثل روز اول
مثل سرباز رفتار کردن با
مثل صحنه نمایش
مثل فرفره صدا کردن
مثل کرم حرکت کردن
مثل کودک رفتار کردن با مردم
مثل گوشت شکار
مثل میمون
مثل هم
مثل همه کردن
مثل همیشه
مثل یخ
مثل یک خانم
مثلا
مثلث
مثلث بندی
مثلث بندی کردن
مثلث شکل
مثلث قائم الزاویه
مثلث وار
مثلثات
مثلثی
مثله
مثله سازی
مثله کردن
مثلی
مثمر
مثمن
مثنوی
مثنی
مثه
مجاب
مجاب سازی
مجاب شدگی
مجاب کردن
مجاب کنندگی
مجاب کننده
مجاب کننده تر کردن
مجاب کننده در استدلال
مجاب نشده
مجادله
مجادله آمیز
مجادله کردن
مجار
مجارستان
مجارستانی
مجاز
مجاز دانستن
مجاز شمردن
مجاز شناختن
مجاز کردن
مجاز کننده
مجاز نشناختن
مجازا
مجازات
مجازات اعدام
مجازات تعلیقی
مجازات تعیین کردن
مجازات تکدیری
مجازات کردن
مجازسازی
مجازی
مجاعه
مجال
مجال پیدا کردن
مجال تنفس
مجال دادن
مجالس
مجالس عیاشی و هرزگی
مجالست
مجامع
مجامعت
مجامله
مجانا
مجانب
مجانبت
مجانی
مجانی در مورد تلفن
مجانی سوار شدن
مجاور
مجاور کون
مجاور ماندن
مجاورت
مجاهد
مجاهدت
مجبر
مجبور
مجبور بودن
مجبور به رفتن کردن
مجبور به سکوت کردن
مجبور کردن
مجبور کننده
مجبورا
مجتبی
مجتمع
مجتمع سینمایی
مجتمع فروشگاه ها
مجتمع کشاورزی
مجتمعا
مجتهد
مجد
مجدانه
مجدد
مجددا
مجددا افتتاح کردن
مجددا تقسیم کردن
مجددا روکش کردن
مجددا متحد شدن
مجددا مستقر کردن
مجدر
مجذوب
مجذوب خود
مجذوب شدگی
مجذوب کردن
مجذوب کننده
مجذوب و مسحور کردن
مجذوبیت
مجذور
مجذور کردن
مجذوم
مجرا
مجرا ساختن
مجرابند
مجرای آب
مجرای ادرار
مجرای پیشاب
مجرای سرریز
مجرای عصب
مجرای فاضلاب
مجرای گوارش
مجرای لوله مانند بدن
مجرای مهره ای
مجرای نخاع
مجرب
مجرب کردن
مجرد
مجرد و بچه دار
مجرد و بی دغدغه
مجردی
مجرم
مجرم اصلاح ناپذیر
مجرم بودن
مجرم بی پیشینه
مجرم جنسی
مجرم شناختن
مجرم مسترد کردن
مجرمیت
مجروح
مجروح شدن
مجروح کردن
مجروحین
مجری
مجری برنامه
مجری برنامه بودن
مجری برنامه موسیقی
مجری بودن
مجری ثانوی قرارداد
مجری خودگمارده قانون
مجری عالی
مجری قانون
مجری نمایش
مجریه
مجزا
مجزا از دریا
مجزا سازی
مجزا شده
مجزا شده در شیشه
مجزا کردن
مجزا کردن با دیوار
مجزی
مجسطی
مجسل کردن
مجسم
مجسم سازی
مجسم کردن
مجسم کردن در نظر
مجسم کردن دوباره
مجسمات
مجسمه
مجسمه آزادی
مجسمه بالا تنه
مجسمه برنگی
مجسمه پیاده
مجسمه جلوی کشتی
مجسمه چوبی
مجسمه ساختن
مجسمه ساز
مجسمه سازی
مجسمه سنگی
مجسمه سواره
مجسمه صورت و گردن
مجسمه عظیم
مجسمه کوچک
مجسمه مانند
مجسمه متحرک نما
مجسمه مریم
مجسمه نیمتنه
مجسمه ها
مجعد
مجعد بودن
مجعد شدن
مجعد کردن
مجعد کردن گیسو
مجعول
مجعول از نظر اصالت
مجلد
مجلس
مجلس آرا
مجلس اعیان
مجلس ایالتی
مجلس تذکر
مجلس ترحیم
مجلس ختم
مجلس رقص
مجلس رقص خودمانی
مجلس سنا
مجلس شورا
مجلس شورای ایالتی
مجلس شورای ملی
مجلس عوام
مجلس عیش و نوش
مجلس فوقانی
مجلس لردان
مجلس مسخرگی
مجلس مهمانی و رقص آخر سال تحصیلی
‹
1
2
...
5
6
7
8
9
10
11
...
34
35
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return