جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 15)
اختلاس کردن
اختلاس کننده
اختلاط
اختلاط کردن
اختلاط و آشوردگی
اختلاط و امتزاج
اختلاطپذیر
اختلاف
اختلاف ارتفاع دو سطح
اختلاف پیدا کردن
اختلاف دید
اختلاف سطح
اختلاف طبقاتی
اختلاف عقیده
اختلاف عقیده داشتن
اختلاف عقیده داشتن با
اختلاف منظر
اختلافنظر
اختلاف نظر داشتن
اختلاف و تناقض در ارکان دعوی
اختلال
اختلال اوضاع
اختلال حواس
اختلال مشاعر
اختناق
اخته
اخته سازی
اخته کردن
اختیار
اختیار از کف دادن
اختیار تام
اختیار خرید سهام در تاریخ و قیمت معین
اختیار دادن
اختیار دادن به
اختیار داشتن
اختیار کامل
اختیار کردن
اختیار گرای
اختیارات
اختیارات اسقف اعظم
اختیارات شاعری
اختیارداری
اختیارنامه
اختیاری
اخذ
اخذ رای
اخذ رای زبانی
اخذ کردن
اخذ کردن و به کاربردن
اخرا
اخراج
اخراج از خدمت نظام
اخراج از شغل
اخراج از کشور میزبان
اخراج بلد کردن
اخراج به خاطر عدم نیاز
اخراج شده
اخراج کردن
اخراج کردنی
اخراج کننده
اخراج موقت
اخراجی
اخرایی
اخروی
اخری
اخش
اخص
اخضر
اخطار
اخطار آمیزانه
اخطار کردن
اخطار کم خطا
اخطار کم مدت
اخطار نظامنامه ای
اخطارآمیز
اخطاریه
اخطاریه فرستادن
اخف ا
اخگر
اخگر پراندن
اخگر دیس
اخگر وار
اخگرزا
اخگرفکن
اخلاص
اخلاق
اخلاق ستیزی
اخلاق کسی را فاسد کردن
اخلاق مندی
اخلاقا
اخلاقی
اخلاقیات
اخلال
اخلال کردن
اخلالگر
اخم
اخمآلود
اخم کردن
اخم و تخم
اخم و تخم کردن
اخمو
اخو الزوجه
اخوان
اخوت
اخوت آمیز
اخوتی
اخوی
اخیار
اخیر
اخیرا
اخیرالذکر
اخیرالورود
اخیرترین
اخیه
ادا
ادا بازی
ادا در آوردن
ادا درآوردن
ادا شونده با لب های گرد کرده
ادا کردن
ادا کردن با فشار
ادا کردن واژه با فشار
ادا و اصول
ادا و اطوار
ادا و اطوار در آوردن
ادا و اطوار درآوردن
ادات
ادات همپایه
ادارات
اداره
اداره آتش نشانی
اداره آگاهی
اداره اداره
اداره املاک دیگران
اداره بازرسی
اداره بازرسی وزارت دارایی
اداره بایگانی
اداره بررسی عقاید ارتداد آمیز
اداره پست
اداره ثبت
اداره ثبت احوال
اداره ثبت اختراعات و نام های انحصاری و امتیازات
اداره ثبت املاک
اداره جاسوسی
اداره حسابداری
اداره خانه
اداره خواربار و تجهیزات
اداره دولتی
اداره راه آهن
اداره سرپرستی
اداره کارگزینی
اداره کردن
اداره کردنی
اداره کل مالیات ها
اداره کنندگان
ادارهکننده
اداره گمرک
اداره ماترک
اداره مالیات ها
اداره مرکزی
اداره مرکزی پلیس لندن
اداره نشدنی
اداره نظام وظیفه
اداره نیروی دریایی
اداری
اداگر
اداگری کردن
ادامایش
ادامه
ادامه جمله
ادامه حرکت قوسی
ادامه حیات
ادامه دادن
ادامه دادنی
ادامه داشتن
ادامه طرح یا نقشه و غیره
ادامه ندادن
ادامه یافتن
ادانی
اداواطفار
ادای احترام
ادای احترام کردن
ادای کسی را در آوردن
ادای کسی را درآوردن
ادب
ادبآموز
ادب کردن
ادب مند
ادب مندی
ادب و آموختگی
ادب و تواضع
ادبا
ادبار
ادبی
ادبیات
ادبیات داستانی
ادخال
ادر
ادرار
ادرار خونی
ادرار کردن
ادراری
ادراک
ادراکپذیر
ادراک غلط
ادراک ماوقع
ادراکی
ادریس
ادعا
ادعا پس گرفتن
ادعا شده
ادعا کردن
ادعا کننده
ادعا نامه
ادعا ی قانونی
ادعاپذیر
ادعانامه
ادعانامه های دادخواه و خوانده
ادعای به حق
ادعای دروغین کردن
ادعای مالکیت ایجاد کردن
ادعای مرتهن بر ملک
ادعای مستدل و محرز
ادعایی
ادعیه
ادعیه خالصانه
ادعیه صمیمانه
ادغام
ادغام دو حرف صدادار
ادغام شدن
ادغام کردن
ادغام کردن واکه
ادغام کردن هجا
ادغام کننده
ادغامی
ادکلن
ادگار الن پو
ادله
ادمونتون
ادموند اسپنسر
ادنی
ادنین
ادوات
ادوار
ادوارد گیبون
ادواردی
ادواری
ادوکلن
ادولف هیتلر
ادونیس
ادویه
ادویه دار
ادویه زدن
ادویه زدن و گرم نمودن
ادهم
ادیان
ادیب
ادیبان
ادیبانه
ادیپ
ادیپوس
ادین برا
اذاراقی
اذان
اذانگو
اذعان
اذعان شده
اذعان کردن
اذعان ناپذیر
اذن
اذن الفار
اذن دادن
اذن دخول
اذهان
اذیت
اذیت کردن
اذیت کن
اذیتکننده
اذیت و آزار کردن
اذیت و محاکمه مخالفان بدون دلیل کافی
ار
ار - هاش مثبت
ار- هاش منفی
ارائه
ارائه پذیر
ارائه دادن
ارائه دادن نمایش
ارائه سند
ارائه کردن
ارائه کردن برای رسیدگی
ارائه کننده
ارائه گواهان و اسناد توسط متهم برای اثبات عدم حضور در محل جرم
ارابچه
ارابه
ارابه توپ
ارابه جنگی
ارابه دستی
ارابه دوچرخه
ارابهران
ارابه کارناوال
‹
1
2
...
12
13
14
15
16
17
18
...
35
36
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
جعبه خزانه
جفت و جور کردن واقعیت
جلسه ارتباط با مردگان
جلسه محاوره
جلسه گفت و شنود
جلوس کردن
جلوه خود نمایانه
جمنده
جنباندن ناگهانی
جنبش مدرسی
جنبه سود جویی دادن به
جنتیانا
جنجال آمیزی
جنوبگانی
جنگار
جنگپرواز
جهانگیرانه
جهشمند
جهش دادن
جهندگی داشتن
جواب دادنی
جواب قبول
جواهر کم بها
جودوسری
جور شده با خیاطی
جوراجور کردن
جوزغه
جوهر پس دادن
جوهرعصیرمعده
جوهرکرم
جکش خور
جگردیس
جیک جیک مانند